کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شب چر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
night watch
گشت شب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شکل اولیۀ گشت پلیس در شهرها
-
nyctalotourism
شبگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری تجربی که در آن گردشگر از غروب آفتاب تا سپیدۀ صبح به بازدید از جاذبههای گردشگری میپردازد
-
day-for-night, night effect, day-for-night filming, D/N
شبنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمبرداری در روز بهگونهایکه به نظر برسد در شب فیلمبرداری شده است
-
nocturia
شبادراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] افزایش تولید و دفع پیشاب در شب
-
scotopia, scotopic vision, night vision
شببینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رؤیت در شب یا در تاریکی
-
BAN
شبتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← شبکۀ تنپوش
-
nightglow
شبدرخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی هوادرخش بهصورت کورسویی مرئی در آسمان شب، جدای از نور ماه و ستارگان
-
night auditor
حسابرس شب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخصی که هر شب اقلام بدهکار و بستانکار حساب مهمانان را بررسی و ماندۀ تراز را به حسابدار مهمانخانه/ هتل اعلام میکند
-
night eating syndrome, NES, midnight hunger
نشانگان شبخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] اختلالی که باعث انتقال زمان دریافت غذا در طی روز به زمان خواب میشود
-
part-night lighting
نورپردازی پارهشب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] تنظیم چراغها بهنحویکه تنها در بخشی از ساعات شب روشن یا پُرنور باشند
-
all-night lighting
نورپردازی تمامشب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] تنظیم چراغها بهنحویکه از غروب تا طلوع خورشید روشن باشند
-
polar night jet stream
جریان جتی شب قطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هستۀ بادهای غربی قوی که در پاییز و زمستان در پوشنسپهر و میانسپهر در نزدیک مرز شب قطبی تشکیل میشوند
-
night eating questionnaire, NEQ
پرسشنامۀ شبخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پرسشنامهای چهاردهبندی برای سنجش الگو و زمانبندی نشانگان شبخواری
-
over-night visitor
بازدیدکنندۀ شبمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدیدکننده یا مسافری که شب در مقصد اقامت میکند
-
Gorsachius goisagi
غمخورک شبزی ژاپنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از حواصیلیان و راستۀ لکلکسانان با پرهای تیرۀ قهوهای و خردلی که عموماً شبها به جستوجوی غذا میپردازد