کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبهطبیعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
nature-identical
شبهطبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هر افزودنی غذایی مصنوعی که مشابه انواع طبیعی خود باشد
-
واژههای مشابه
-
natural transformation, n-transformation
گشتار طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تغییراتی که در نتیجۀ پدیدههای طبیعی در مواد باستانشناختی، پس از نهشته شدن، به وجود میآیند
-
natural level 1, natural layer
لایۀ طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از رگهها که در نتیجۀ روندهای طبیعی نهشتهگذاری آبرفتی و نشست خاکستر آتشفشانی به وجود میآید
-
physical map
نقشۀ طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که در آن سطح زمین و کف اقیانوسها و برجستگیها، و نیز پدیدههای طبیعی مانند جریانهای اقیانوسی و باتلاقها و کویرها نشان داده میشود
-
natural boundary, physical boundary, physiographic boundary
مرز طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] مرزی سیاسی که مبنای آن عوارض طبیعی مانند رودخانه یا رشتهکوه است
-
natural pruning
هَرَس طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مرگ شاخه و افتادن آن براثر عوامل فیزیکی یا زیستی مانند باد یا برف یا انواع آفات متـ . خودهَرَسی self-pruning
-
یخچال طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← یخسار
-
natural scale
مقیاس طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← مقیاس عددی
-
natural resources
منابع طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تمامی منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر مانند جنگل و آب و حیات وحش و خاک و زغالسنگ و نفت و کانیها
-
lodestone, Hercules stone, leading stone, loadstone
آهنربای طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اکسید آهن مغناطیسی یا ماگنتیت طبیعی که دارای قطبایی است و اجسام آهنی را میرباید
-
natural forest
جنگل طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که بدون دخالت انسان ایجاد شده باشد
-
natural grafting
چوپیوند طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] پیوندی که براثر تماس دو شاخه یا دو ریشه که به مدت طولانی بر روی هم قرار میگیرند، بهطور طبیعی ایجاد میشود
-
natural capital
سرمایۀ طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] موجودی منابع زیستمحیطی که بسیاری از کالاها و خدماتی را که برای سلامت پایدار محیطزیست و جوامع و اقتصاد ارزش بنیادین دارد، تأمین میکند متـ . سرمایۀ زیستمحیطی environmental capital
-
physiological diplopia, stereoscopic diplopia
دوبینی طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی دوبینی در دید طبیعی که در آن اشیای نزدیکتر بهصورت متقاطع و اشیای دورتر بهصورت متقارن دو تا دیده میشوند