کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شارشسنج2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
rheometer
شارشسنج2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] ابزار اندازهگیری ویژگیهای شارششناختی
-
واژههای مشابه
-
flow 2
شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حرکت پیوستۀ شاره یا حرکت شارهگونۀ ماده یا بارهای الکتریکی
-
impedometer
رهبندیسنج2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] دستگاهی برای اندازهگیری رهبندی موجبَرها
-
flow equation
معادلۀ شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] معادلهای برای محاسبۀ جریان شاره در لولهها یا مجراها که بهصورت رابطۀ میان خواص شاره (چگالی و چسبندگی)، شرایط محیط (دما یا فشار) و شرایط و هندسۀ لوله و مجرا (قطر و شکل سطح مقطع و میزان همواری سطح داخلی) بیان میشود
-
flow curve, rheogram
منحنی شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] منحنی بهدستآمده از رسم تنش برش در برابر آهنگ برش
-
flow field
میدان شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] توزیع سرعت و چگالی شاره بهصورت تابعی از مکان و زمان
-
flow test
آزمون شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] آزمونی برای ارزیابی یا مطالعۀ رفتار شارشی مذابها یا آمیزههای بسپاری
-
flow rate
آهنگ شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حجمی از شاره که در واحد زمان از یک مجرا عبور میکند متـ . بده
-
source flow
چشمۀ شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای که از آن شاره در همۀ جهتها بهطور یکنواخت جاری میشود متـ . شارشگاه
-
outflow
برونشارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جریان خروجی از تنگه یا گذرگاه
-
supercritical flow
شارش اَبَربحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، فیزیک] ← شارش اَبَرصوتی
-
supersonic flow
شارش اَبَرصوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، فیزیک] شارشی که سرعت ذرات شاره در آن بیشتر از سرعت صوت در همان شاره است متـ . شارش اَبَربحرانیsupercritical flow
-
upflow
شارش بالارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] جریانی که از پایین به واحد تصفیه وارد و از بالا خارج میشود
-
critical flow
شارش بحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شارشی که سرعت حرکت آن با سرعت صوت در همان محیط برابر است