کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخه شاخه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bearing wood
شاخۀ بارده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] شاخۀ دارای جوانۀ گل
-
limbing, debranching, delimbing
شاخهبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بریدن شاخههای درختان قطعشده
-
spur traverse, stub traverse
شاخهپیمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] هر پیمایش کوتاهی که از پیمایش اصلی جدا شود تا به نقطه یا محل خاصی برسد
-
branchwood
شاخهچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چوب موجود در شاخههای یک درخت
-
branching 2
شاخهگزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] انتخاب یک مسیر اجرایی توسط برنامۀ رایانهای
-
epicormic branch, epicormic, epicormic shoot, water sprout
شاخۀ هرز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شاخهای دارای جوانههای خوابیده یا نابجا که براثر نور زیاد یا آتشسوزی، بر روی تنۀ درختان جنگلی تشکیل میشود
-
neurite 1
پیشاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← عصبشاخه
-
neurite 2
عصبشاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هر زائده یا شاخۀ منشعب از یاختۀ عصبی، اعم از آسه یا دارینه متـ . پیشاخه
-
branch point 2
نقطۀ شاخهگزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نقطهای در برنامۀ رایانهای که در آن دستور شاخهگزینی آغاز میشود
-
oligodendrocyte
یاختۀ کمشاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] یاختۀ تولیدکنندۀ میلین در دستگاه عصبی مرکزی
-
short-chain branching
کوتاهشاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وجود زنجیرههای فرعی 2 تا 4 کربنی بر روی مازۀ زنجیرۀ بسپار
-
branching factor
میزان شاخهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] سنجهای برای اندازهگیری شاخهداری بسپارها که با عدد گرانروی نشان داده میشود و با گرانروی بسپار خطی با همان وزن مولکولی مقایسه میشود
-
dendritic powder, arborescent powder
پودر شاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری با دانههایی شاخهدار، مرکب از یک شاخۀ اصلی و چند شاخۀ فرعی
-
branching parameter
پارامتر شاخهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پارامتری که نشاندهندۀ کاهش شعاع ژیراسیون (radius of gyration) یک بسپار بلندشاخه در مقایسه با یک بسپار خطی با همان وزن مولکولی است
-
branched polymer,non-linear polymer
بسپار شاخهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] بسپاری که مولکولهای آن شامل زنجیرهای اصلی است که زنجیرههای ثانوی بهصورت تصادفی به آن وصل شدهاند