کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سینهپژواکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
pectoriloquy
سینهپژواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] انتقال نابهنجار صدای حرف زدن بیمار به دیوارۀ قفسۀ سینه، بهطوریکه با گوشی پزشکی شنیده شود
-
واژههای مشابه
-
echolocator
مکانیاب پژواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] جانوری که برای تشخیص اشیا و طعمه و موقعیت خود از مکانیابی پژواکی استفاده میکند
-
echolocation, sound scanning
مکانیابی پژواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] فرایندی که در آن جانوران از پژواک اشیا و طعمه و موقعیت خود را تشخیص میدهند
-
echo sounder
عمقیاب پژواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دستگاهی که عمق آب را ازطریق زمان رفتوبرگشت تَپ/ پالس صوتی یا فراصوتی اندازه میگیرد متـ . عمقیاب
-
echo sounding
عمقیابی پژواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، مهندسی نقشهبرداری] فرایند اندازهگیری عمق آب ازطریق اندازهگیری زمان رفتوبرگشت تَپ/ پالس صوتی یا فراصوتی
-
bower anchor, bower
لنگر سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از لنگرهای اصلی کشتی که در دو سوی سینه بهعنوان لنگر چپ و راست قرار دارند
-
pectoral region
ناحیۀ سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از قفسۀ سینه که ماهیچۀ سینهای بزرگ آن را میپوشاند
-
angina 1
درد سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] درد تنجشی خفهکننده که امروز بیشتر به درد قفسۀ صدری اطلاق میشود
-
bow door
در سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی در متحرک در سینۀ کشتی که برای تخلیه و بارگیری کالاهای چرخدار و وسایل نقلیه از آن استفاده میشود
-
bow 1
سینه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آن قسمت از پیشانۀ شناور که از دماغه به طرف عقب و پایین امتداد دارد
-
plate 1
سینه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخش نازکی از لاشۀ دام که در پشت سرسینه قرار دارد
-
سینه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← سینهگاه
-
weather bow
سینۀ بادخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آن قسمت از شناور که در معرض باد است
-
chest guard, chest protector
سینهپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] پوششی که سینۀ کمانگیر را، در سوی نزدیکتر به کمان، میپوشاند تا از آسیب احتمالی جلوگیری کند