کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپیدرگگوشتچنگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
lymphangiosarcoma
سپیدرگگوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای بدخیم در یاختههای پوششی رگها که از رگهای تنابهای منشأ میگیرد
-
واژههای مشابه
-
sarcoma
گوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای که معمولاً از بافت همبند منشأ میگیرد
-
embryonal carcinosarcoma
گوشتپوشچنگار رویانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← تندهتود
-
carcinosarcoma, sarcocarcinoma
پوشگوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای بدخیم متشکل از یاختههای گوشتچنگاری و پوشچنگاری
-
hemangiosarcoma, hemangioendotheliosarcoma, malignant hemangioendothelioma, angiosarcoma 1
خونرگگوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای بدخیم و نادر که از رگهای خونی منشأ میگیرد و از تکثیر بافت پوششی مجاری رگی نامنظم ایجاد میشود
-
angiosarcoma
رگگوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نورویش بدخیم و نادری که از یاختههای پوشش داخلی رگها منشأ میگیرد
-
hepatic angiosarcoma, Kupffer cell sarcoma
رگگوشتچنگار کبد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ بدخیم کبد که در آن یاختههای مرده و کمپرورد فراوان است
-
lymphangiofibroma
سپیدرگتارتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] سپیدرگتود دارای بافتهای لیفی
-
lymphangioma, angioma lymphaticum
سپیدرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ خوشخیمی که از رگها و مجاری تنابهای تشکیل میشود
-
fibrocarcinoma
تارپوشچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← پوشچنگار زرهی
-
melanocarcinoma
سیهچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← سیهتود
-
carcinoma
پوشچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] یاختههایی پوششی که در نتیجۀ نورویش خوشخیم به وجود میآیند
-
aspic, aspic gelée, aspic jelly
لرزانک گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] لرزانک شفاف و خوشطعمی که از عصارۀ رقیق (stock) گوشت یا ماهی و اغلب با افزودن ژلاتین تولید میشود
-
meat emulsion
نامیزۀ گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ گوشتی شامل نامیزههای سوسیس و دیگر نامیزههای مصرفی در صنعت گوشت که از دو فاز پیوسته، یعنی پروتئین و آب، و پراکنده، یعنی ذرات چربی، تشکیل شده است