کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سُودٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dry brining
نمکسود کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یکی از روشهای نگهداری مواد غذایی مانند گوشت و ماهی و سبزیجات با استفاده از نمک یا سنگ نمک
-
voyage estimate, voyage estimating
برآورد سود سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تخمین سودآوری کشتی در یک سفر
-
group-serving bias
سوگیری گروهسود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] یکی از گرایشهای شناختی که بهموجب آن افراد برای گروه خود بیشازحد ارزش قائل میشوند و بهخصوص تمایل دارند موفقیتها را به گروه و شکستها را به عوامل بیرونی نسبت دهند
-
جستوجو در متن
-
capitalist
سرمایهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] فردی که برای به دست آوردن سود سرمایهگذاری کند
-
eco feminism
فمینیسم زیستبومگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] یکی از جنبشهای فمینیسم که معتقد است سرکوب مردسالارانه تحت لوای سود و پیشرفت، طبیعت را از میان میبرد
-
B movie, B feature, B picture
فیلم ب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمهایی منطبق بر نظام تولید استودیویی که برای کسب سود بیشتر با بودجۀ کم در زمانی کوتاه و با موضوعات عامهپسند تولید میشوند
-
gerrymandering 1, political gerrymandering, gerrymander 2
کژحوزهبندی1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تقسیمبندی ناعادلانۀ کشور به حوزههای انتخاباتی به سود حزب یا نامزدی خاص متـ . حوزهبندی ناعادلانه1
-
gerrymandering2, jurisdictional gerrymandering
کژحوزهبندی2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تقسیم یک منطقۀ جغرافیایی یا حوزۀ اقتدار بهگونهایکه یک یا چند گروه خاص از آن سود ببرند متـ . حوزهبندی ناعادلانه2
-
charcuterie product
فراوردۀ گوشتی سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انواع محصولات گوشتی غالباً پخته و سرد شامل انواع فراوریشده و دودی و نمکسود
-
balancer
توازنبخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشوری بانفوذ یا قدرتمند که در یک وضعیت نامتعادل برای برقراری موازنۀ قدرت به سود کشور یا ائتلاف ضعیفتر وارد عمل میشود
-
planning fallacy
دُژانگاری برنامهریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] خطایی شناختی در دستکم انگاشتن سود یا زیان یا مخاطرات یک فعالیت یا زمان موردنیاز برای تکمیل آن
-
stakeholder
ذینفع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] شخص یا سازمانی که فعالانه در کار پروژه شرکت دارد یا نحوۀ اجرا یا تکمیل پروژه بر سود یا زیان او تأثیر میگذارد
-
asset-stripping
روتسازی دارایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] فرایند خرید شرکتهای زیر قیمت ارزشگذاریشده با هدف فروش اقلام مختلف داراییهای آنها برای کسب سود
-
cured
عملآورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی فراوردهای که با روشهای نگهداری مواد غذایی مانند دودی کردن و خشک کردن و نمکسود کردن و شور انداختن تولید شده باشد متـ . عملآمده