کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سو بردن خوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
abeam, on the beam
ورگهسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت یا جهتی عمود بر میانخط (centreline) شناور
-
downstream 2
جریانسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] راستایی که شاره در آن جهت حرکت میکند
-
backward
پسسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] در مورد جهت ارسال پیام و نشانک/ سیگنال و مانند آن، به طرف عقب
-
basipetal
پایینسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی اندامی در گیاه که از بالا به پایین رشد کند
-
abaft, aft 1
پاشنهسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت یا محلی رو به پاشنۀ شناور
-
extrados, back
برونسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] لبۀ بیرونی هر چَفته یا طاق
-
upstream 2
پادجریانسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] راستایی مخالف جهت حرکت شاره متـ . پادجریان 2
-
Monotropa
تکسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از تکسوئیانِ علفی چندسالۀ بدون سبزینه که شامل دو گونه است
-
ingressive
درونسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] 1. ویژگی دستهای از آواهای زبان که در تولید آنها جریان هوا به سمت درون آغازشگر است 2. آوایی که در تولید آن جریان هوا به سمت درون آغازشگر است
-
intrados, soffit
درونسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] لبۀ درونی هر چَفته یا طاق
-
switch 1
سو دادن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انتخاب مسیر یا مدار و باز و بسته کردن و تغییر دادن عملکرد آن
-
forward 2
سینهسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت یا محلی در سینۀ شناور یا به طرف آن
-
forward 1
پیشسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] در مورد جهت ارسال پیام و نشانک/ سیگنال و مانند آن، به طرف پایین
-
heteronymous hemianopia
نیمهکوری ناهمسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نیمهکوری در دو نیمۀ ناهمسو از میدان بینایی دو چشم
-
homonymous hemianopia
نیمهکوری همسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نیمهکوری در دو نیمۀ همسو از میدان بینایی دو چشم