کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
afterburner 2, reheat
پسسوز 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] لولهای در اگزوز موتور جت که برای افزایش رانش موتور به کار میرود
-
common-flow afterburner
پسسوز همجریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] توربین پروانهای الحاقیای که در آن جریانهای دمنده و هسته با جریان بالادستی پسسوز ترکیب میشوند
-
rotary kiln incinerator
زبالهسوز چرخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] زبالهسوزی با سوختارخانۀ (combustion chamber) چرخان
-
thermal incinerator
زبالهسوز حرارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی که در آن پسماند بهکمک شعله سوزانده میشود
-
wind-chill index
شاخص سوز باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شاخصی برای تعیین خطر سرد شدن سریع بدن براثر باد در هوای سرد که سبب کاهش دمای بدن میشود
-
underburn
حریق کفسوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حریقی که در نتیجۀ سوختن مواد سوختنی کف جنگل ایجاد میشود و به درختان جنگل آسیب چندانی نمیرساند
-
wind-chill factor
عامل سوز باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] معیاری برحسب وات بر مترمربع برای بیان آهنگ سرد شدن اجسام گرمِ درمعرضباد تا رسیدن به دمای محیط
-
liquid injection incinerator
زبالهسوز با تزریق مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی متداول برای سوزاندن پسماندهای مایع که در فشار بالا و به روش تبدیل مایع به قطرات ریز عمل میکند
-
جستوجو در متن
-
mass burn facility
تأسیسات درهمسوزانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی زبالهسوز که در آن پسماندها را بدون جداسازی یا فراوری برای بازیافت میسوزانند
-
phytotoxicity
گیاهسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] میزان زیانباری مادۀ گیاهسوز برای رشد گیاه
-
supercruise
اَبَرپایاسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پرواز پیوسته در سرعتهای اَبَرصوتی با موتور بدون پسسوز در حالت رانش خشک
-
bottom ash
تهخاکستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] باقیماندۀ ناشی از سوختن زباله یا سوخت در دیگ بخار یا زبالهسوز
-
cylinder sequence
ترتیب سیلندرها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ترتیب شمارهگذاری سیلندرها در موتورهای چندسیلندر درونسوز که از جلو به عقب موتور یا برعکس است
-
cinders
خاکسترینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ذرات درشت باقیمانده از احتراق که مخلوطی از مواد سوخته و نیمسوز هستند
-
all-terrain vehicle, ATV
خودروِ همهجارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خودروِ بنزینسوز برونجادهای که مختص دسترسی به نواحی دوردست است