کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوزاندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
burn
سوزاندن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوشتن بر روی یک رسانۀ نوری
-
واژههای مشابه
-
burning rotation
دورۀ تناوب سوزاندن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فواصل زمانی میان حریقهای خواسته در ناحیهای مشخص
-
جستوجو در متن
-
cremation, incremation, incineration, artificial heat decomposition
آتشسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سوزاندن جسد مردگان
-
carcass disposal
معدومسازی لاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] سوزاندن یا مدفون کردن لاشۀ حیوانات تلفشده
-
incinerator
زبالهسوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] کورۀ سوزاندن پسماندها در شرایط واپاییده
-
mass burn, mass combustion
درهمسوزانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سوزاندن برنامهریزیشدۀ پسماند جامد مخلوط
-
funeral pyre, funeral pile
هیمۀ آتشسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پشتهای از چوب و مواد سوختنی برای سوزاندن جسد
-
open burning
آزادسوزانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سوزاندن پسماند در فضای باز بدون نظارت و واپایش
-
primary cremation
آتشسپاری در گور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سوزاندن جسد یک فرد در درون تل هیزم در یک قبر
-
incense altar
بخوردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی بَرواره، مخصوص سوزاندن گیاهان خوشبو در مراسم آیینی
-
derived savanna/ derived savannah
گرمدشت مصنوعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرصهای که قبلاً جنگل بوده و به دلیل قطع و سوزاندن درختان به گرمدشت تبدیل شده است و با سوزاندن مداوم یا سالانۀ پوشش علفی آن حفظ میشود متـ . ساوانای مصنوعی
-
coffin
تابوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] محفظهای چوبی یا فلزی یا سفالی یا حصیری یا سنگی برای حمل یا دفن یا سوزاندن جسد
-
weed burner
علفسوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی که بر روی خط حرکت میکند و مجهز به دستگاهی برای سوزاندن علف در سطح راه است