کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
blown engine
موتور سوخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که به دلیل آسیبدیدگی شدید قطعات داخلی آن نیاز به تعمیر اساسی یا تعویض داشته باشد
-
pyrographer
سوختهنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] هنرمندی که ازطریق سوختهنگاری بر روی چوب یا چرم طرحهایی پدید میآورد
-
pyrograph
سوختهنگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] طرحی که بهوسیلۀ سوختهنگاری پدید آید
-
pyrography, pokerwork
سوختهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ایجاد طرحهای تزیینی بر روی چوب یا چرم ازطریق سوزاندن آنها با میلۀ فلزی داغ یا دستگاه هویه
-
pyrographic
سوختهنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مربوط به سوختهنگاری
-
black line
خط سوخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مرزی که پیش از شروع حریق خواسته با سوزاندن مواد قابلاشتعال زمینهای بکر برای جلوگیری از سرایت حریق ایجاد میشود
-
جستوجو در متن
-
cinerary vessel, burial urn, funerary urn, funeral urn, cremation urn, cinerary urn, burial pot
خاکستردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ظرفی برای نگهداری خاکستر سوختۀ یک یا چند جسد
-
urned cremation
خاکستردانسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] قرار دادن بقایای سوختۀ استخوانهای انسان یا جانور در درون خاکستردان
-
cinders
خاکسترینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ذرات درشت باقیمانده از احتراق که مخلوطی از مواد سوخته و نیمسوز هستند
-
post-cremation burial, secondary cremation
بازتدفین آتشسپرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفینی که در آن بقایای سوختۀ یک مرده از محل اولیۀ آتشسپاری جابهجا و در یک گور یا استخواندان دیگر نهاده میشود
-
red attack
حملۀ سرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حملۀ سوسک چوبخوار به درختی که براثر حمله شاخ و برگ تاج آن بهتدریج از سبز به کاهی و سپس به قرمز و درنهایت به قرمز سوخته تبدیل میشود
-
smudge pit
دودچال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گودالی با دیوارههای تقریباً قائم و کف صاف که بخش زیرین آکند آن دربردارندۀ بقایای سوختۀ گیاهی و بخش زبرین آن دربردارندۀ رسوبات است