کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوختنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
combustible materials
مواد سوختنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد گوناگون قابلاحتراق موجود در پسماند جامد
-
combustible refuse
دورریز سوختنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر پسماند جامد حاوی کربن آزاد یا ترکیبی که قابل سوختن باشد
-
جستوجو در متن
-
flame propagation
انتشار شعله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گسترش شعله به سمت مواد سوختنی
-
funeral pyre, funeral pile
هیمۀ آتشسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پشتهای از چوب و مواد سوختنی برای سوزاندن جسد
-
fire island
محدودۀ نسوخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] یک یا چند محدودۀ حاوی مواد سوختنی در سطح جنگل که آتش آن را دربرگرفته اما نسوخته است
-
ignition time
مدت گیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مدتزمان بین شروع حریق و خاتمۀ آن براثر اتمام مواد سوختنی
-
ignition probability
احتمال گیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] احتمال وقوع حریق در محلی که ازلحاظ وجود مواد سوختنی مستعد حریق است
-
flammability limit
حد اشتعالپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حدی که بالاتر از آن یا پایینتر از آن یک گاز سوختنی تبدیل به سوخت یا هوا میشود
-
oxyfuel gas cutting, OFC, burning1
برشکاری اُکسیسوخت گازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی برشکاری اکسیژنی که در آن گرمای موردنیاز از واکنش شیمیایی اکسیژن و گاز سوختنی به دست میآید
-
surface fire
حریق سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حریقی که در آن تنها مواد سوختنی سطحی مانند لاشبرگ (litter) و چوبماند (debris) میسوزد
-
burning out, burn out 1, burning off, fire out
پیشسوزانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اقداماتی برای جلوگیری از گسترش حریق و افزایش عرض خطوط مهار ازطریق سوزاندن مواد سوختنی پیرامون آنها
-
prescribed fire, prescribed burn, controlled burning, controlled fire
حریق خواسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سوزاندن عمدی مواد سوختنی زمینهای بکر در حالت طبیعی یا تغییریافتۀ آنها در شرایط محیطی خاص
-
underburn
حریق کفسوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حریقی که در نتیجۀ سوختن مواد سوختنی کف جنگل ایجاد میشود و به درختان جنگل آسیب چندانی نمیرساند