کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
combustion 2
سوختن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنش یک عنصر یا ترکیب شیمیایی با اکسیژن و تشکیل فراوردۀ جدید که با تولید گرما و غالباً نور همراه است متـ . احتراق
-
واژههای مشابه
-
neutral burning
سوختن ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] فرایند سوختن سوخت جامد که در آن، مشخصات فیزیکی نیرو و فشار و سطح سوختن ثابت میماند
-
cigarette burning
سوختن سیگارگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] فرایند سوختن محوری هستۀ (grain) سوخت جامد
-
progressive burning
سوختن فزاینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] فرایند سوختن سوخت جامد که در آن مشخصات فیزیکی نیرو و فشار و سطح سوختن افزایش مییابد
-
regressive burning
سوختن کاهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] فرایند سوختن سوخت جامد که در آن مشخصات فیزیکی نیرو و فشار و سطح سوختن کاهش مییابد
-
جستوجو در متن
-
احتراق 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← سوختن
-
flammability
اشتعالپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] میزان آسانی سوختن یک ماده
-
scorch
سوزمرگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرگ بافتهای گیاه بهنحویکه سوختن با آتش را تداعی میکند
-
combustible refuse
دورریز سوختنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر پسماند جامد حاوی کربن آزاد یا ترکیبی که قابل سوختن باشد
-
combustion 1
احتراق 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سوختن سریع مخلوط سوخت و هوا در محفظۀ احتراق برای تولید توان
-
bottom ash
تهخاکستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] باقیماندۀ ناشی از سوختن زباله یا سوخت در دیگ بخار یا زبالهسوز
-
leaf scorch
برگسوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرگ بافت برگهای گیاه بهنحویکه سوختن با آتش را تداعی میکند
-
helium flash
درخش هلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سوختن سریع و انفجارگونۀ هلیم در هستۀ واگِن (degenerated) ستارههای کمجِرم