کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سندان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
thunderhead
تندرسر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نامی متعارف برای سندان ابر کومهایبارا که گاه به بخش فوقانی کومهایِ پُفکرده یا کَلِ کومهایبارا نیز گفته میشود
-
incus
سندانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] قسمت فوقانی ابر کومهایبارا که به شکل سندان با نمای هموار و ریسهدار و مخطط است
-
capillatus
گیسودار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] گونهای از ابر کومهایبارا که اکثراًًً در قسمت فوقانی دارای قسمتهای پرسامانند مشخص و بهوضوح ریسهدار، با ساختار مخطط است و اغلب به شکل سندان یا پر یا تودهای از موهای کموبیش نامنظم دیده میشود
-
founder's hoard
دفینۀ ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دفینهای شامل اشیای فلزی شکسته و ناهمگن و شمش و ضایعات ریختهگری و گاه اشیای کامل، همراه با ابزار ریختهگری مانند قالب و پتک و انبر و سندان
-
cumulonimbus
کومهایبارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابر سنگین و چگال، با گسترش قائم چشمگیر و به شکل کوه یا برجهای عظیم؛ دستکم بخشی از قسمت فوقانی آن معمولاً هموار یا رشتهرشته یا مخطط و همواره تخت است؛ این بخش اغلب به شکل سندان یا پرۀ بسیار بزرگ گسترش مییابد؛ زیر پایۀ این ابر که معمولاً...