کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنج بالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cymbals/ cymbal
سِنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سازی از خانوادۀ خودصداها، معمولاً بدون امکان تولید بسامدهای معین و اغلب متشکل از یک جفت صفحۀ فلزی بشقابی که در مرکز برآمدگی دارد متـ . جفتسِنج clash cymbals
-
seismometer
لرزهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دستگاهی که حرکتهای زمین با آن آشکار و سنجیده شود
-
myometer
ماهیچهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ابزاری برای سنجش شدت انقباض ماهیچهها
-
leakage indicator
نشتسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری جریان نشتی در مدار الکتریکی
-
argentometer
نقرهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستگاهی که میتوان با آن مقدار نمکهای موجود در یک مخلوط را ازطریق رسوب دادن نقره اندازهگیری کرد
-
inclinometer
مِیلسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری زاویۀ مِیل مغناطیسی
-
hygrometer
نمسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای اندازهگیری محتوای بخار آب موجود در جوّ
-
distance measuring equipment, DME
فاصلهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای که فاصلۀ بین هواپیما تا ایستگاه ناوبری مربوط را نشان میدهد
-
consistometer
قوامسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] وسیلهای برای تعیین یکنواختی و قوام محصول غذایی تولیدشده
-
melt indexer
مذابسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] وسیلهای برای سنجش شاخص مذاب شامل دو استوانۀ قائم و هممرکز که درون استوانۀ داخلی یک پیستون حرکت میکنند و در آن استوانۀ دوم، که پوستۀ استوانۀ اول است، تنظیمکنندۀ گرماست
-
voltmeter
ولتسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اسبابی برای اندازهگیری اختلاف پتانسیل میان دو نقطه از مدار الکتریکی با جریان مستقیم یا متناوب، که معمولاً برحسب ولت یا میلیولت یا کیلوولت درجهبندی میشود * مصوب فرهنگستان اول
-
deadman device
هشیاریسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] افزارهای که راهبر با فشار دادن آن نشان میدهد هوشیاری و توانایی کافی برای هدایت قطار را دارد
-
hematinometer
هماتینسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← هموگلوبینسنج
-
weatherometer
هوازدگیسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] دستگاهی که نمونۀ موردنظر برای آزمون هوازدگی شتابیافته در داخل آن قرار میگیرد
-
cytometer, cell counter
یاختهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ابزاری برای سنجش یاختهها متـ . یاختهشمار