کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sol
سُل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] محیطی که در آن ذرات کلوئیدی در بستری از جنس گاز یا مایع یا جامد پراکنده باشد
-
treble clef, G clef
کلید سُل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یکی از کلیدهای موسیقی برای گسترۀ اصوات زیر
-
organosol
آلیسُل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] سامانهای کلوئیدی که در آن، محیط پراکنش یک مایع آلی است
-
solation 1
سُل شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پراکنده شدن ذرات کلوئیدی در بستری از گاز یا مایع یا جامد
-
hydrosol
آبسُل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] سامانهای کلوئیدی که در آن، محیط پراکنش آب است
-
sol-gel process
فرایند سُلـ ژل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایند انتقال پراکنهای از ذرات کلوئیدی به حالت ژل
-
جستوجو در متن
-
gelation 2
ژل کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تشکیل دادن ژل از سُل