کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلطة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dominance 3, domination
سلطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] داشتن برتری بر دیگری یا دیگران؛ اعمال برتری بر دیگران یا دیگران
-
air supremacy
سلطۀ هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تفوق در رزم هوایی بهنحویکه نیروی متخاصم نتواند کوچکترین خللی در روند عملیات هوایی ایجاد کند
-
long-cycle theory
نظریۀ چرخۀ سلطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای که بر پایۀ آن تحولات نظام بینالملل الگویی مشخص و تکراری دارد بهنحویکه پس از پایان یک دورۀ طولانی و فراگیرِ چیرگیِ یک قدرت بر بخش مهمی از جهان دورهای دیگر آغاز میشود که معمولاً با جنگ همراه است
-
male dominance
سلطۀ جنس مذکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] ایدئولوژی اجتماعی متکی بر باور به برحق بودن قدرت مذکر و اینکه مردان واقعیت را برای زنان بهنحوی بازسازی میکنند که روش زندگی خودشان و برداشت خودشان را از حقیقت تأیید کند
-
جستوجو در متن
-
colony 2
مستعمره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سرزمین تحت سلطۀ حکومتی دیگر
-
defensive structural realism
واقعگرایی ساختاری تدافعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای که بنا بر آن دولتها برای حفظ توازن در برابر دولتهای سلطهجو قدرت خود را افزایش میدهند
-
decolonization
استعمارزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] از میان بردن سلطۀ حکومت استعماری بر سرزمین دیگر که به استقلال مستعمره منجر شود
-
rural politics
سیاسیات روستاگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نهضتی سیاسی برای حفظ شیوه و محیط زندگی روستایی اروپا که در واکنش به سلطۀ شهرنشینان و تصمیمات آنها در عرصۀ سیاسی به وجود آمد
-
authoritarian personality
شخصیت اقتدارمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شخصیتی با رفتار تحقیرآمیز و پرخاشگرانه نسبت به زیردستان و سلطهپذیر و مطیع نسبت به افراد بالادست
-
Roman period
دورۀ رومیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای از حدود 200 ق.م تا 400 م. که در طی آن دولت روم بر مناطق مختلفی در اروپا و آسیا و افریقا سلطۀ سیاسی و نظامی داشت
-
Ur III period
سلسلۀ سوم اور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سومین سلسلۀ پادشاهی در شهر اور که در این دوره اور بر میانرودان و کوهپایههای زاگرس سلطه داشت متـ . امپراتوری سوم اور Ur III empire
-
Old Assyrian period
دورۀ آشور کهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای در تاریخ پادشاهی آشور در شمال میانرودان که در حدود 2000 ق.م آغاز شد و تا برافتادن سلطۀ امپراتوری میتانی در 1328 ق.م ادامه یافت
-
Hellenistic period, Hellenistic
دورۀ یونانیمآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای در تاریخ یونان و گسترش فرهنگ یونانی از تاریخ مرگ اسکندر در 323 ق.م تا سلطۀ امپراتوری روم بر حوزۀ مدیترانه و آسیای غربی در 27 تا 30 ق.م