کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفید همچون برف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
Lamium, deadnettle
گزنۀ سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] سردهای از نعنائیان شامل گیاهانی یکساله یا چندساله با برگهایی تخممرغی یا کلیهای با حاشیۀ دندانهدار و چرخههای گل متراکم یا کموبیش دور از هم و گلهای ارغوانی یا بنفش یا صورتی یا کرم یا سفید یا زرد و لبۀ زبرین خمیدۀ کامل یا دوشاخه...
-
white light
نور سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ترکیبی از تابشهای تکفام با نسبتهایی که سبب میشود مجموعۀ تابش بیرنگ به نظر برسد
-
white dwarf, degenerate dwarf
کوتولۀ سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای با جِرم کمتر از حدود هشت برابر جِرم خورشید در آخرین مرحلۀ تحول خود، که در آن فشار الکترونهای واگِن (degenerated electrons) با نیروی گرانش به تعادل رسیده است
-
white hat
کلاهسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رخنهگری که برای پیشگیری از عملیات غیرقانونی، مانند ورود غیرمُجاز به شبکههای رایانهای، به کار گرفته میشود
-
white mould/ white mold
کپک سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری قارچی ناشی از اسکلروتینیا اسکلروتیوروم (Sclerotinia sclerotiorum) که نشانۀ ویژۀ آن تشکیل پوشش سفید جُلینهای بر روی قسمتهای هوایی گیاه است
-
chalk
گِلسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگآهکی نرم، خالص، ریزدانه، سفید تا خاکستری با منشأ دریایی
-
white flour
آرد سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آردی که بخش اعظم آن از دروندانۀ گندم تشکیل شده است
-
galvanized iron
آهن سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ورقۀ آهن رویاندودشده
-
corpus albicans, corpus fibrosum
جسم سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بافت رشتهای سفیدی که پس از متلاشی شدن یاختههای لوتئینی در انبانک تخمدان ایجاد میشود
-
feta cheese
پنیر سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی پنیر نرم و خردشونده با بویی مطبوع
-
white propaganda
تبلیغات سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تبلیغاتی که از سوی منبع مشخص و معتبر منتشر میشود و همان منبع مسئولیت آن را میپذیرد
-
white rust
زنگ سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← لکۀ انبارش مرطوب
-
wholly milled rice, white rice, polished rice
برنج سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] برنجی که سبوس و جوانۀ آن بهطور کامل گرفته شده باشد
-
white chocolate
شکلات سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای با طعم شکلات که با کرۀ کاکائوی سفیدشده (bleached) و شکر سفید تهیه میشود
-
white rot 1
پوسیدگی سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] پوسیدگی ناشی از گونهای قارچ که به شکل پوشش سفید جُلینهای از قاعدۀ سوخ/ پیاز شروع میشود و به سمت بالا گسترش مییابد