کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفیدک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mildew
سفیدک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی که در آن عامل بیماری بهصورت پوششی سفید در سطح گیاه نمایان میشود
-
واژههای مشابه
-
powdery mildew
سفیدک پودری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی سفیدک که در آن قارچ بهصورت پوششی سفید و پودری در سطح گیاه ظاهر میشود
-
fat bloom
سفیدک چرب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نقصی در شکلات که بهصورت لکههای سفید بلوری بر روی سطح شکلات ظاهر میشود
-
sugar bloom
سفیدک شکری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نقصی در شکلات، که بهصورت برنهشت بلورهای شکر بر روی سطح شکلات ظاهر میشود و ناشی از رطوبت بالا است
-
chocolate bloom
سفیدک شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] لکههای سفید که بر روی شکلات به وجود میآید و موجب کدری آن میشود
-
downy mildew
سفیدک کرکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی سفیدک که در آن قارچ بهصورت پوششی کرکمانند در سطح گیاه ظاهر میشود و ممکن است سفید یا خاکستری یا صورتی یا بنفش باشد