کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
electoral volatility
سسترأیی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] حالتی در رأیدهندگان که باعث میشود گرایش خود را در انتخابات به احزاب مختلف مکرر تغییر دهند یا مشارکت و عدم مشارکتشان تا لحظۀ آخر مورد تردید باشد
-
asthenosphere
سستکُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از گوشتۀ بالایی زمین، واقع در زیر سنگکُره که سست است و در آن ماگما تولید میشود
-
hole fatigue
سستشدگی چاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وضعیتی که در آن بین شروع انفجار و تولید موج لرزهای حاصل از آن تأخیر میافتد
-
جستوجو در متن
-
ballast compactor, ballast consolidator
ماشین روکوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی برای کوبیدن و متراکم کردن پارسنگ سست از روی خط
-
softness
نرمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خاصیت مواد غذاییای که بافت آن سست و شل است
-
subversion
براندازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدام برای سست کردن بنیان اقتدار یک حکومت با هدف واژگون کردن آن
-
bed rock
سنگ بستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که معمولاً در زیر مواد سست سطحی یا خاک قرار دارد
-
sedimentary rock
سنگ رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که از متراکم شدن رسوبات سست انباشتهشده، بهصورت لایهای تشکیل میشود
-
ground water, underground water
آب زیرزمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آب موجود در مواد سست زیر سطح سفرۀ آب
-
chiselplow
گاوآهن قلمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گاوآهن با میلههای قلمی که بدون زیرورو کردن لایۀ رویی خاک، بخش زیرین آن را سست کند
-
beach
ساحل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] منطقهای بین ناحیۀ شکست موج و ناحیهای که رسوبات سست ساحلی وجود دارد
-
stabilizing structure
سازۀ تثبیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای، حملونقل ریلی] شبکهای از رشتههای پلاستیکی بههممتصل که از آن برای تثبیت و تقویت ظرفیت باربری زمینهای سست استفاده میکنند
-
hypoderm
زیرپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] لایهای در زیر روپوست از بافت پیوندی سست که دربردارندۀ شمار متفاوتی از یاختههای چربی است
-
jumped seam
درز برجسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از درز مضاعف که به علت خوب فشرده نشدن، سست و برآمده است