کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سر و سر داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
acrocephalic, oxycephalic
مخروطسر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[دامپزشکی - پاتوبیولوژی] مربوط به مخروطسری یا مبتلا به مخروطسری
-
skater 2, ice skater
یخسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] فردی که به ورزش یخسُری میپردازد
-
bone skid
استخوانسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلهای در جراحی که روی استخوان سُر میخورد تا آن را داخل یا بالای حفرۀ استخوان بیاورد
-
skater 1, roller skater
چرخسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] فردی که به چرخسُری میپردازد
-
note head
سرِ نُت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخش اصلی نماد نُت که محل آن روی حامل نشاندهندۀ زیروبمی نغمه است
-
skier
برفسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] شخص یا ورزشکاری که به برفسُری میپردازد متـ . اسکیباز
-
hydrofoil
آبسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناوری تندرو که پس از رسیدن به سرعت مشخص با استفاده از بالهها یا تیغههایی که از زیر آن بیرون میآید، بدنهاش از سطح آب بلند میشود
-
figure skater
یخسُر نمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] فردی که به ورزش یخسُری نمایشی میپردازد
-
pole-mounted substation
پست سرِ تیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست توزیع روبازی که بر روی یک یا چند تیرک نصب شده است
-
جستوجو در متن
-
skidding chain, dragging chain
زنجیر چوبکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تکهزنجیری که یک سر آن با قلاب به سر بینه و سر دیگر آن به چوبکش وصل میشود
-
rudder brake
قفل سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای نصبشده بر سر محور سکان برای ثابت نگه داشتن سکان در هنگام تعمیر
-
cantilever beam, cantilever
تیر طُرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که یک سر آن گیردار و سر دیگر آن آزاد باشد متـ . تیرطُره
-
easy open can, easy-to-open can
قوطی آسانبازشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی قوطی کنسرو که بدون استفاده از در بازکن و با کندن و جدا کردن سر یا بخشی از سر آن بهراحتی باز میشود
-
spar 1
تیر حامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تیر طولی و اصلی بال هواگَرد که از سر یک بال تا سر بال دیگر امتداد دارد