کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرمایۀ زیستمحیطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
social capital
سرمایۀ اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] گونهای از روابط میان افراد در قالبهای فردی و اجتماعی که تأثیر بسیار زیادی بر دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی دارد
-
forest capital
سرمایۀ جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارزش مجموعۀ ملک جنگلی شامل عرصه و تودۀ رستنی و زیرساختهایی از قبیل راه و تأسیسات و حصار
-
capitalist
سرمایهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] فردی که برای به دست آوردن سود سرمایهگذاری کند
-
capitalism
سرمایهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] نظامی اقتصادی مبتنی بر کارِ مزدبرانه و تولید محصول و عرضۀ خدمات برای فروش و مبادله و به دست آوردن سود در ابعادی فراتر از تأمین نیازهای بلافصل تولیدکننده
-
natural capital
سرمایۀ طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] موجودی منابع زیستمحیطی که بسیاری از کالاها و خدماتی را که برای سلامت پایدار محیطزیست و جوامع و اقتصاد ارزش بنیادین دارد، تأمین میکند متـ . سرمایۀ زیستمحیطی environmental capital
-
space asset
سرمایۀ فضایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هریک از بخشهای سامانۀ فضایی بهتنهایی، اعم از تجهیزات فضایی مانند ماهواره یا موشک و تجهیزات زمینی، مانند زیرساختهای پشتیبانیکننده
-
capital-intensive technology
فنّاوری سرمایهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] فنّاوریای که در آن سرمایۀ مادی اولیه در کنار دیگر عوامل نقش محوری دارد
-
state capitalism
سرمایهداری دولتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] نظامی اقتصادی که در آن دولت سرمایه و استفاده از ابزار تولید را در انحصار خود قرار میدهد
-
disorganised capitalism
سرمایهداری سازمانباخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] در سرمایهداری پیشرفته رونـدی که بـه پـراکنش فـزاینـدۀ گـروههای اجتـماعـیـ اقتصادی میانجامد
-
environmental capital
سرمایۀ زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← سرمایۀ طبیعی
-
investment banking
بانکداری سرمایهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] واسطهگری مالی در خرید اوراق بهادار دست اول و عرضه به سرمایهگذاران در بازار سرمایه
-
capital assets
داراییهای سرمایهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] داراییهایی که معمولاً در جریان عادی کسبوکار فروخته نمیشوند و بهدلیل تأثیر مستقیمشان در فعالیت اقتصادی، نگاه داشته میشوند
-
spirit of capitalism
روح سرمایهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] اصطلاحی رایج در ابتدای قرن بیستم مبنی بر اینکه آرا و ارزشها و رفتارها شالودۀ کارکردهای نظام سرمایهداری را تشکیل میدهد
-
accumulation of capital
انباشت سرمایه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] ← انباشت 1
-
capital accumulation
انباشت سرمایه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] در مارکسیسم، فرایند تولید و تخصیص و ایجاد ارزش افزوده که به افزایش سرمایه میانجامد