کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرباز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
arms
اسلحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ سلاحهایی که هر سرباز یا فرد نظامی در اختیار دارد
-
amphitheatre 2
تماشاخانۀ رومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] بنایی بزرگ و مدور و پلکانی و سرباز که گرداگرد یک میدان برای تماشای برخی نمایشها و ازجمله نبرد گلادیاتورها در روم باستان میساختند
-
tank 2
حوض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] در صنعت آب و فاضلاب، مکانی سرباز با حجم و شکل هندسی معین که سیال در آن نگهداری میشود یا بر روی آن واکنش صورت میگیرد
-
visor
طَلقکلاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] صفحۀ جلوی کلاهخود که چشمها را از نور خورشید محافظت میکند و نمونههای امروزی آن اطلاعات مختلفی را برای کاربر، بهویژه خلبان و سرباز، نمایش میدهد
-
commando
تکاور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سرباز یا افسر یا درجهداری که پس از پذیرفته شدن در آزمایش ورودی، آموزش خاصی را برابر برنامۀ تفصیلی با موفقیت بگذراند؛ این دورۀ آموزشی شامل نقشهخوانی، کار با قطبنما، اطلاعات رزمی، ارتباط و مخابرات، زنده ماندن در شرایط سخت، گریز و فرار، ...
-
military police
دژبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسر یا سرباز ادارۀ دژبانی که بنا به ضرورت مسئولیتهای زیر به او سپرده میشود: پایش رفتار کارکنان، ترغیب کارکنان به رعایت مقررات نظامی، اجرای احکام و قوانین نظامی، پایش مقررات شدآمد، پیشگیری از وقوع جُرم، تحقیق، تهیۀ گزارش، جلب نظامیان ...