کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سخت شامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
arteriosclerosis
سختسرخرگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی بیماری که در آن دیوارۀ سرخرگها کلفت میشود و کشسانی خود را از دست میدهد متـ . تصلب شرایین
-
hardening 1
سختکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] سخت کردن فولاد کربن ازطریق سرد کردن ناگهانی آن در محدودۀ دمای بحرانی
-
hardener
سختکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← عامل پخت 1
-
hard light
سختنور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نور شدیدی که سایههای تیره ایجاد میکند
-
rigid pack
بستۀ سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بسته حاصل فرایند بستهبندی سخت
-
hard seed
بذر سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بذری که به علت نفوذناپذیر بودن پوستۀ خود در مقابل هوا و آب در حالت خفتگی باشد
-
hard detergent
شویندۀ سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادۀ شویندهای که در طبیعت تجزیه نمیشود
-
hard base
باز سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] یک باز لوِیس یا دهندۀ الکترون که قطبشپذیری بالا و الکتروکشانی پایین دارد و بهآسانی اکسید میشود و دارای اوربیتالهای خالی یا پایینتر از سطح تراز عادی است
-
hard rot
پوسیدگی سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری گیاهی که در آن زخملکههای سختی بر روی اندامهای گیاه ایجاد میشود
-
hard coating
پوشش سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی پوشش اکسید آندی بر روی آلومینیم که چگالی ظاهری و ضخامت و مقاومت بیشتری در برابر سایش در قیاس با پوششهای آندی معمولی دارد
-
hard water
آبِ سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آبی که غلظت املاح محلول فلزات دو یا چند ظرفیتی آن، بهویژه کلسیم و منیزیم، از حد معینی بیشتر باشد
-
hard kill, firm kill
انهدام سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخریب فیزیکی سلاح یا سامانه با بهکارگیری فنون ضدالکترونیک یا بمب یا موشک
-
hard swell
بادکردگی سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] تورم قوطیکنسرو ناشی از فساد مواد غذایی که در آن سر قوطی برآمده باشد و با فشار دست فرو نرود
-
brazing, hard soldering
لحیمکاری سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلز پرکننده در دمای بالاتر از 450 درجۀ سلسیوس و زیر نقطۀ ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی است
-
hard target functional defeat
ناکارسازی هدف سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] استفاده از سلاحهای هوایی یا زمینی برای بیاثر کردن یا از کار انداختن تأسیسات ژرفانهفت، بدون وارد آوردن آسیب جانی به انسانها