کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبز گردیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
green tourism
گردشگری سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شکلی از گردشگری همساز که نهتنها به محیط زیست آسیب نمیرساند، بلکه از آن مراقبت هم میکند
-
green ratio
نسبت سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نسبت زمان سبز مؤثر برای حرکت در یک تقاطع چراغدار به مدت چرخه
-
green pruning
هَرَس سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بریدن شاخههای زندۀ درختان
-
evergreen
همیشهسبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخشی از گیاه که دوام آن دو فصل یا بیش از آن است
-
green manure
کود سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کودی حاصل از کشت گیاهان و زیر خاک کردن آنها
-
coordinated signal
موج سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شبکهای از چراغهای راهنمایی هماهنگشده در یک محور برای عبور سریع وسایل نقلیه از تمامی تقاطعهای آن
-
Chlorophyte, green alga
جلبک سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] گروهی از آغازیان آبزی که سبزینه و کاروتن (caroten) دارند
-
green tyre 2
تایر سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] هرنوع تایر که موجب کاهش مصرف سوخت خودرو شود و در قیاس با سایر تایرها، مقاومت غلتشی کمتری داشته باشد
-
green time
زمان سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمانی که چراغ راهنمایی برای یک حرکت خاص در تقاطع به رنگ سبز است
-
green rust
زنگ سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی محصول خوردگی سبزرنگ در سطح فلزات آهنپایه که کاتیونهای آهن فرِّو و فرِّیک و آنیون هیدروکسید و دیگر آنیونها مانند کربنات یا سولفات یا کلرید با هم در آن وجود دارند
-
greenspeak
سخن سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کلامی برای ترویج گردشگری خطاب به گردشگران محیط زیست
-
green snow
برف سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برفی که سطح آن براثر رشد نوعی جلبک میکروسکوپی به رنگ سبز گراییده باشد
-
greenstone
سنگ سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گدازهای بازالتی که براثر دگرسانی یا دگرگونی درجۀ پایین یا متوسط به رنگ سبز تیره درآمده است
-
green attack
حملۀ سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حملۀ سوسک چوبخوار به درختی که شاخ و برگ آن علیرغم حمله هنوز سبز است
-
Chelonia mydas
لاکپشت سبز دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ لاکپشتسبزیان و راستۀ لاکپشتسانان که سر آن کوچک و در قسمت جلوی مدور است و یک جفت فلس پیشپیشانی طویلشده بر روی قسمت بالایی سر به سمت چشمها دارد