کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سببي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
causative
سببی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در فارسی، فعل گذرایی که با افزودن ونـد «ـ ان» بـه آن ظـرفیت (valency) یا تعداد وابستههایش افزایش مییابد متـ . فعل سببی causative verb, factitive verb
-
causative verb, factitive verb
فعل سببی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← سببی
-
جستوجو در متن
-
metonymy
مجاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] آرایهای زبانی که ازطریق آن نام پدیدهای که دارای نوعی پیوند، نظیر مجاورت مکانی و زمانی و سببی، با پدیدهای دیگر است بهجای لفظ پدیدۀ دیگر به کار میرود
-
script, script schema
ذهننوشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ساختار طرحوارهای شناختی که مانند یک نقشۀ ذهنی، فعالیتها و اعمال اصلی یک فعالیت پیچیده نظیر روابط زمانی و سببی آن را نمایش میدهد