کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سایه گستردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
shadow mark
سایهنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سایهروشنهای سطح یک محوطۀ باستانی که نشاندهندۀ وجود پدیدارهای زیرسطحی مانند خاکریزها یا خندقها و دیوارها و فضاهای مدفون است
-
shadowgraph 1
سایهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، فیزیک] روشی در عکسبرداری که در آن نور چشمۀ نقطهای را به موازات آزمونگاه بر شارۀ درحالحرکت و از آنجا بر روی فیلم (film) میتابانند تا براساس شکست نور در شاره تغییرات چگالی آن بهصورت ناحیههای سایهروشن مشاهده شود
-
shadowgraph 2, shadowgram
سایهنگاشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، فیزیک] عکسی که به روش سایهنگاری برداشته میشود
-
ghost image
تصویر سایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تصویر ناخواسته بهجامانده از متن بر روی نمایشگر
-
shadow cabinet
دولت سایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] هیئت وزیران منتخب جناح مخالف که درصورت پیروزی آن جناح جای هیئت وزیران حاکم را میگیرد
-
shadow puppet, shadow figure
عروسک سایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی دوبعدی که در پشت پرده قرار میگیرد و سایۀ آن دیده میشود
-
shadow sites
محوطۀ سایهنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] محوطههای باستانیای که ازطریق سایهنشانها یا یخنشانها یا خاکنشانها شناسایی میشوند
-
fill light, fill-in light, filler, filler light
نور سایهکاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوری که سایههای بهوجودآمده براثر نور اصلی را تا حدی محو میکند
-
shade tolerant species
گونۀ سایهپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گونهای که توانایی رقابت زیستی در سایه را دارد
-
shade tolerant tree
درخت سایهپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که توانایی رقابت زیستی در سایه را دارد
-
standard depth of shade
عمق استاندارد فامسایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] میزان قراردادی عمق فامسایه برای تمام فامها که از آن میتوان عمق فامسایۀ یکسانی را بهعنوان مبنای مقایسه تعیین کرد
-
depth of shade
عمق فامسایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] کیفیتی از رنگ، براساس فام و خلوص، که با افزایش میزان رنگبخش افزایش مییابد و بقیۀ شرایط بدون تغییر میماند
-
penumbral eclipse
ماهگرفت نیمسایهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ماهگرفتی که در آن ماه از نیمسایۀ زمین عبور میکند
-
total penumbral eclipse
ماهگرفت نیمسایهای کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نوعی ماهگرفت نیمسایهای که در آن ماه کاملاً در مخروط نیمسایۀ زمین واقع میشود