کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سامانۀ دبیزهیابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
system 3
سامانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مجموعه یا ترکیبی از اجزا یا قطعات و وسایل که در قالبی یکپارچه برای تحقق هدفی خاص با هم کار میکنند * سامانه در برخی ترکیبات بهصورت «سامان» مخفف شده است.
-
system of systems, SOS
سامانۀ سامانهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] سامانهای متشکل از چند سامانۀ ناهمگن که در چارچوب آن، سامانهها استقلال مدیریتی ـ عملیاتی دارند و برایند این استقلال، توسعۀ تکاملی و رفتارهای نوآیند است
-
systems theory
نظریۀ سامانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] از دیدگاه سیاسی، نظریهای که سامانه را ساختار و سازوکاری میداند که در آن مجموعۀ خواستهها و حمایتهای مردم از حکومت موجب اتخاذ سیاستهایی میشود که به بهترین وجه ثبات سامانۀ سیاسی را تضمین میکند
-
system analysis
تحلیل سامانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، رایانه و فنّاوری اطلاعات] مطالعۀ نیازهای کاربر با استفاده از روشهایی از قبیل مصاحبه و مشاهده و توزیع پرسشنامه و پیشنمونسازی که شامل بررسی امکان تحققپذیری و هزینه و زمان پیادهسازی سامانه نیز میشود
-
system analyst
تحلیلگر سامانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] فردی که سامانه را تحلیل میکند
-
water supply system
سامانۀ آبرسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] منابع آب و تأسیسات و زمین و تجهیزات و تشکیلاتی که برای جمعآوری و تصفیه و ذخیرهسازی و توزیع آب آشامیدنی مورد استفاده قرار میگیرد
-
cloud system, nephsystem
سامانۀ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آرایهای از اَبر و بارش که با سیمای چرخندمقیاسِ گردش جوّ همراه است
-
optical system
سامانۀ اپتیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آرایهای از قطعات اپتیکی، مانند آینه و عدسی، که برای انجام کارهای اپتیکی به کار میرود
-
dissipative system
سامانۀ اتلافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر سامانهای که در آن انرژی پایسته نباشد و براثر اصطکاک کاهش یابد
-
referral system
سامانۀ ارجاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سامانهای که ازطریق آن یک مهمانخانه یا یک غذاخوری به معرفی یا ذخیرۀ جا در مهمانخانه یا غذاخوری دیگری میپردازد و کارمزد آن را نیز دریافت میکند
-
information system
سامانۀ اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← محیط اطلاعاتی
-
honour system
سامانۀ اعتمادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سامانهای برای جمعآوری کرایه بدون استفاده از روشهای واپایش بلیت
-
climate system
سامانۀ اقلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سامانهای شامل جوّ، آبکره، یخکره، سنگکره و زیستکره که در نتیجۀ برهمکنش با واداشتهای (forcing) خارجی اقلیم زمین را ایجاد میکند
-
systemic
سامانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] متعلق یا مربوط به سامانه
-
open system
سامانۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سامانهای که با محیط پیرامون خود تعامل دارد و از آن تأثیر میپذیرد اختـ . ساب OS