کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سامانمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
systematic/ systematical
سامانمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی آنچه در چارچوب یک سامانه نظم و ترتیب یافته است
-
واژههای مشابه
-
systematic distortion
واپیچش سامانمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هرگونه واپیچش دورهای یا ثابت
-
systematic sampling
نمونهبرداری سامانمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی نمونهبرداری مبتنی بر احتمالات که از واحدهای نمونهبرداری مشابه و هماندازه، بهطور مثال با گزینش یکدرمیان شبکهها، استفاده میکند
-
systematic bibliography, enumerative bibliography
کتابنگاشت سامانمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] کتابنگاشتی که شناسههای آن براساس نظامی خاص بهصورت منطقی و سودمند تدوین شده است متـ . کتابنگاشت نظامیافته
-
systematic joints
درزههای سامانمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درزههایی با ویژگیهای مشابه که در یک یا چند دسته ظاهر میشوند
-
systematic fractures
شکستگیهای سامانمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکستگیهایی با ویژگیهای مشابه که در یک یا چند دسته ظاهر میشوند
-
stratified systematic sampling
نمونهبرداری سامانمند طبقهبندیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی نمونهبرداری احتمالی که در آن برای جلوگیری از اعمال سلیقهها و تمایلات شخصی از نمونهبرداری تصادفی ساده و نمونهبرداری تصادفی طبقهبندیشده و نمونهبرداری سامانمند استفاده میکنند
-
جستوجو در متن
-
کتابنگاشت نظامیافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← کتابنگاشت سامانمند
-
systematizer, systemizer
سامانهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] کسی که چیزی را در قالبی سامانمند طراحی یا ارائه میکند
-
biomineralogy
زیستکانیشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بررسی و مطالعۀ سامانمند زیستکانیها
-
statistical forecast
پیشبینی آماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی پیشبینی براساس بررسی آماری و سامانمند دادههای گذشته
-
obstructionism
نصابشکنی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] استفادۀ سامانمند از عدم حضور عمدی گروهی از نمایندگان در هنگام رأیگیری بهعنوان یک حربه
-
patient-centreed care
مراقبت بیمارمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] مراقبتهای تمرکزیافته و سامانمند براساس نیاز و انتظارات بیمار