کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساغر بر تارک کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
stringing
زهکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کشیدن زه بهصورت مشبک بر قاب دستاک
-
locomotive
لوکوموتیو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلۀ نقلیهای که برای کشیدن وسایل خطنورد بر روی خط به کار میرود
-
crossbow
کمان تفنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] سلاحی شامل کمانی کوتاه که بر روی تکیهگاهی تفنگمانند سوار میشود و تیر با کشیدن ماشه از آن رها میشود
-
well-leg traction
کشش پای سالم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] قرار دادن ابزار کشش بر روی پای سالم برای کشیدن پای ناسالم
-
sweep jamming
اختلال روبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اختلالی که با عقب و جلو کشیدن باند باریکی بر روی باند نسبتاًً وسیعی از بسامدهای فعال ایجاد میشود
-
col legno tratto (it.)
چوبکمانهای کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای چوبکمانهای که در آن صوت با کشیدن چوب کمانه بر روی سیمها ایجاد میشود
-
push-on-puppet
عروسک ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی دوبعدی که با هل دادن یا کشیدن بر روی ریل حرکت میکند متـ . عروسک کششی
-
finger tab
انگشتپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تکه چرمی که بر روی یک یا چند انگشت قرار میدهند تا از سایش پوست در هنگام کشیدن زه جلوگیری کند
-
line of sight, LOS
خط دید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ، مهندسی نقشهبرداری، نجوم رصدی و آشکارسازها] [علوم جَوّ، نجوم رصدی و آشکارسازها] خطی فرضی نشانگر سیر پرتوِ نور از هدف به چشم [مهندسی نقشهبرداری] خطی فرضی بین نشانۀ واقع بر تارک عدسی و نقطۀ گرهی عقبی عدسی شیئی دوربین
-
coil coating
کلافپوشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] کشیدن پوشش بر سطح کلاف و پختن آن در کوره، چنانکه کلاف در آغاز این عملیات باز و در پایان جمع شود
-
skidder 1
چوبکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انسان یا ماشینی که درخت یا گِردهبینه را با کشیدن بر روی زمین به انبارگاه منتقل میکند
-
flatting down, rubbing down
سابیدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] کشیدن کاغذ سنبادۀ نرم خشک یا تر بر سطح مادۀ پوششی خشک برای نرم و صاف کردن سطح
-
characterization
شخصیتپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] به تصویر کشیدن شخصیتهای نمایشنامه یا فیلمنامه بر روی صحنه یا در فیلم ازطریق بازنمایی رفتار و حرکات و گفتار آنان
-
topology
توپولوژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] 1. علم بررسی خواصی از فضاها که با کشیدن یا فشردن تغییر نمیکند 2. خانوادهای از زیرمجموعههای یک مجموعه که نسبت به اجتماع دلخواه و اشتراک متناهی بسته است و خود مجموعه و مجموعۀ تهی را نیز در بر میگیرد
-
dry-hard time
زمان خشکی کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مدتزمان لازم برای خشک شدن پوشش چنانکه اثر ناشی از فشار زیاد انگشت شست بر آن را بتوان بهراحتی با کشیدن پارچۀ نرمی از بین برد