کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
constituent 1
جزء سازنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] هریک از مواد موجود در یک ساختار شیمیایی یا آلیاژ
-
constructive interference
تداخل سازنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ترکیب دو یا چند موج بهنحویکه دامنۀ موج حاصل، از دامنۀ هریک از آنها بیشتر شود
-
volatile component, fugitive constituent
جزء سازندۀ فرّار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مادهای مانند آب یا کربندیاکسید در ماگما که فشار بخار آن برای متمرکز شدن در هر فاز گازی به اندازۀ کافی بالا باشد
-
جستوجو در متن
-
common ion
یون مشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] یونی که بین دو یا چند سازنده، در یک مخلوط مشترک باشد
-
quark
کوارک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بنیادیترین جزء سازندۀ هادرونها
-
pitch accent
تکیۀ زیروبمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحد سازندۀ آهنگ جمله
-
entry, component of matrix, element of matrix
درایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هریک از اجزای سازندۀ یک ماتریس
-
capsomere
پوشهپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] واحدهای سازندۀ پوشه در ویروس
-
dentinoblast
عاجساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از یاختههای سازندۀ عاج
-
adipocyte, fat cell, lipocyte
یاختۀ چربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] یاختۀ سازنده و ذخیرکنندۀ تریگلیسیریدها
-
complicated system
سامانۀ پیچیدهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] سامانهای که پیچیدهتر از آنچه هست انگاشته میشود، اما میتوان آن را براساس اجزای سازندهاش درک کرد
-
developer
پدیدآور 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سازمان یا شخص سازندۀ سامانههای فنّاوری اطلاعات و ارتباطات
-
segmentation
تقطیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] برش زنجیرۀ گفتار یا تجزیۀ آن به واحدهای سازندۀ آن
-
chromatic vision, colour vision
دید رنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تشخیص رنگهای مختلف سازندۀ طیف نور مرئی