کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
organisation
سازمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی، عمومی] گروهی از افراد که با هدف یا علاقهمندی خاصی گرد هم میآیند و روابط و ساختار مشخصی را به وجود میآورند * مصوب فرهنگستان اول
-
واژههای مشابه
-
security intelligence2, intelligence2, security service, intelligence service, secret service
سازمان امنیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سازمانی دولتی که مسئول جمعآوری اطلاعات مربوط به تهدیدهای امنیتی از داخل و خارج و تحلیل آنها و نیز اقدام برای تأمین امنیت کشور است
-
intergovernmental organisation
سازمان بینادولتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سازمانی که جمعی از دولتها برای پیشبرد برنامهها و تحقق منافع و اهداف مشترک تأسیس میکنند و به آن اختیار میدهند تا در موضوعات خاص جهانی از جانب آنان تصمیمگیری کند اختـ . سَباد IGO
-
access organisation
سازمان دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] هستاری که برنامههایی را برای انتقال، ازطریق ظرفیت مسیر دسترسی در سامانۀ تلویزیون بافهای/ کابلی ارسال میکند
-
task organization
سازمان رزمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تشکیلاتی در نیروی دریایی که در آن وظایف مشخصی به فرماندهان محول میشود
-
organisation theory
نظریۀ سازمانها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] نظریهای که در آن با بررسی اشتراکات انواع سازمانها تلاش میشود که چگونگی مدیریت و طراحی و شکلگیری و عملکرد سازمانها تبیین و ترسیم شود متـ . جامعهشناسی سازمانها sociology of organisations
-
sociology of organisations
جامعهشناسی سازمانها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] ← نظریۀ سازمانها
-
organized crime
جُرم سازمانیافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، حقوق] [جامعهشناسی] جُرمی که در آن یک گروه اجتماعی کمابیش بزرگ با ساختاری سلسلهمراتبی و الگویی سازمانیافته در فعالیتهای جُرمآمیز درگیر است [حقوق] رشته اقدامات غیرقانونی گروهی که به قصد سودجویی با نظم و برنامۀ ازپیشطراحیشده صورت گ...
-
organisational breakdown structure
ساختار ریزِ سازمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] فهرست اجزای سازمان پروژه در ساختاری سلسلهمراتبی که ارتباط بستههای کار را با مجریان سازمانی نشان میدهد اختـ . سارساOBS
-
projectised organization
سازمان پروژهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] ساختاری سازمانی که در آن مدیر پروژه در تعیین اولویتها و بهکارگیری منابع و افراد اختیار تام دارد
-
collectivist organization
سازمان جمعگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] سازمانی که در آن کارفرما و کارگر با حقوق و امتیازات برابر کار میکنند و روابط دیوانسالارانه بر آن حاکم نیست
-
health maintenance organization, HMO
سازمان حفظ سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] نوعی سازمان ارائهکنندۀ خدمات مراقبت مدیریتشده برای گروهی خاص با رعایت پوشش بیمه برای تمامی اعضای گروه که بودجۀ آن برحسب سرانه برای افراد تحت پوشش یا مراکز طرف قرارداد و بهصورت دورهای تأمین میشود
-
non-governmental organization
سازمان مردمنهاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] سازمانی که بدون وابستگی اداری و مالی به دولت برای تأمین منافع عمومی فعالیت میکند اختـ . سمن NGO
-
disorganised capitalism
سرمایهداری سازمانباخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] در سرمایهداری پیشرفته رونـدی که بـه پـراکنش فـزاینـدۀ گـروههای اجتـماعـیـ اقتصادی میانجامد