کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته شده از علف وگیاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
technofact
فنساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دستساختهای برای فعالیتهای عملی، مانند تهیۀ غذا و پناهگاه و دفاع، که حاصل فعالیتهای فنّاورانه است
-
geofact
زمینساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرگونه مادۀ کانی یا سنگ معدنی که در محوطۀ باستانی به دست میآید و نشاندهندۀ امکان وجود لایههای معدنی در نزدیکی محوطه است
-
sociofact
شأنساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیء یا نمادی باستانشناختی، حاصل کنشهای اجتماعی انسان، که مرتبۀ اجتماعی کاربران آن را نشان میدهد
-
pseudo-artifact
دستساختهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیء طبیعی که در ظاهر شبیه به ابزار ساختۀ دست بشر باشد
-
package treatment plant, package plant
دستگاه تصفیۀ پیشساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاه پیشساخته و نسبتاً کوچک تصفیۀ آب یا فاضلاب که برای تصفیۀ جریانهای کم به کار میرود
-
nascent DNA
دِنای نیمساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هر مولکول دِنای در حال ساخته شدن
-
artifact attribute
شاخصۀ دستساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مشخصۀ غیرقابلتغییر یا متغیر مستقل یک دستساختۀ معین
-
organic ecofacts
بومساختههای آلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرگونه بومساخته با منشأ زیستی، مانند چوب و استخوان و عاج و گروههای گیاهی
-
inorganic ecofacts
بومساختههای معدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرگونه بومساخته که فاقد منشأ زیستشناختی باشد، شامل خاک و مواد معدنی و نظایر آن
-
nascent RNA
رِنای نیمساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هر مولکول رِنای درحالساختهشدن
-
جستوجو در متن
-
prairie
مرغزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زمین وسیع هموار یا تپهماهور که همیشه عاری از درخت و پوشیده از علف بوده است
-
information foraging
اطلاعپالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] جستوجوی اطلاعات بهویژه با استفاده از راهبردهایی شبیه به جستوجوی علف در علفخواران
-
utricle 1, utriculus 1
کیسَک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] 1. کیسهای کوچک یا اندامی کیسهمانند که در علف دریایی وجود دارد و پر از هواست 2. پیرابَری با غشا یا پوستۀ نازک
-
meadow
چمنزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرصهای که در آن علف یا یونجه میروید و بهعنوان چراگاه به کار میرود یا علوفۀ خشک از آن تهیه میشود