کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابزنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
buffing
سابزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] 1. برداشتن باقیماندۀ رویۀ لاستیکی تایر تاحدیکه به مَنجید برسد و بتوان تایر را روکشکاری کرد 2. تسطیح یا پرداخت یا برداشت لایههایی از سطح که معمولاً با چرخ سابزنی انجام میشود
-
واژههای مشابه
-
buffer 2, buffing machine
ماشین سابزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وسیلهای مخصوص برداشتن رویۀ کهنۀ تایر و آمادهسازی آن برای روکش کردن
-
buffing wheel
چرخ سابزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] چرخی با سطح ساینده برای انجام عملیات سابزنی
-
wheel grinding
سابزنی چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فرایند پرداخت رویۀ چرخ فولادی با سنگزنی
-
buffing template
الگوی سابزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] قطعۀ فلزی برای هدایت تیغۀ سابزنی در ایجاد انحنای مناسب
-
floor polisher, floor buffer
کفساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاهی برقی برای پاک کردن و براق کردن کف یا سطوحی از جنس چوبفرش و سنگ و سرامیک و موزاییک
-
LASH
ساب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← سبکسازبَر
-
OS
ساب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← سامانۀ باز
-
ساب 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← سرعت امن برخاست
-
ریلساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ماشین ریلساب
-
buff line
خط ساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] خط جدایی مَنجید سابخورده و رویۀ جدید
-
benchmarking
محکزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] آزمون توان پردازش سامانۀ رایانهای، شامل سختافزار و نرمافزار، با برنامههای استاندارد سنجش دقت و سرعت و کارایی و قابلیت اطمینان و هزینه
-
probing 3
میلزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای یافتن آثار مدفون با فروکردن یا کوبیدن میل فلزی
-
rodding
میلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری سایشی که در آن با عبور دادن میلهها یا توپیهای لاستیکی یا برسهای نایلونی رسوبها را از درون لولههای تبادلگرهای گرما پاک میکنند