کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیستپریشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bioturbation
زیستپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] آشفتگی و آمیختگی نهشتههای باستانشناختی براثر فعالیتهای جانوران و گیاهان و ریزاندامگانها
-
واژههای مشابه
-
agraphia
نگارشپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای از زبانپریشی که مشخصۀ آن ناتوانی در نوشتن است
-
aphasia, dysphasia
زبانپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] از دست رفتن کامل یا جزئی تولید یا درک زبان یا گفتار در نتیجۀ بیماری یا آسیب مغزی
-
dyslexia
خوانشپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای از زبانپریشی که مشخصۀ آن ناتوانی در خواندن است
-
psychosis
روانپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] دستهای از بیماریهای روانی که وجود هذیان و توهم از ویژگیهای بارز آنها است
-
environmental biotechnology
زیستفنّاوری زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] استفاده از روشهای زیستفنّاوری در حفظ و مراقبت از محیط زیست
-
environment
محیطزیست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مجموعهای از عوامل فیزیکی خارجی و موجودات زنده که با هم در کنش هستند و بر رشدونمو و رفتار موجودات تأثیر گذارند
-
environment-friendly, environmentally friendly
سازگاربامحیطزیست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی فعالیتها یا فراوردهها یا شیوههای زندگی که پیامدهای زیستمحیطی کمتری دارند
-
bioclast
زیستآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مواد آواری حاصل از اندامهای مقاوم جانوران و گیاهان بهصورت کامل یا قطعهای
-
bioclastic
زیستآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی مواد آواری حاصل از اندامهای مقاوم جانوران و گیاهان
-
biolistics, particle gun technique, particle acceleration technique
زیستباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی روش انتقال ژن که در آن ذرات تنگستن یا طلای پوشیده با دِنا به سمت یاختهها یا بافتها یا اندامهای هدف پرتاب میشود متـ . ذرهباران particle bombardment, microprojectile bombardment
-
biopolymer
زیستبَسپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] درشتمولکولی که در بدن موجودات زنده تشکیل میشود
-
biomonitoring
زیستپایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] استفاده از ریزاندامگانها در ارزیابی کیفیت آب در محل تخلیۀ فاضلاب در آبهای پذیرنده و در پاییندست آن محل
-
biochip
زیستتراشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] 1. نوعی تراشه که قرار است به جای تراشههای سیلیسی به کار رود؛ در مدارهای اصلی این تراشهها که هنوز مراحل آزمایشگاهی خود را میگذرانند، از مولکولهای زنده یا پروتئینها استفاده میشود و درنتیجه انرژی مصرفی آن...