کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زن ذلیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
femicide, gynecide
زنکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] کشتن زنان تنها به دلیل زن بودن آنها
-
woman-centredness
زنمداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] تفکری ناظر بر اینکه تجربۀ زنان باید موضوع اصلی مطالعه و منشأ تمامی ارزشها برای فرهنگها باشد
-
new woman
زن نوین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] زنی که در کارهای خانه مشارکت دارد و در تأمین مخارج مادی نیز سهیم است، و در عین حال، خود را والد اصلی فرزند یا فرزندانش میداند
-
gynophobia
زنهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] هراس یا بیزاری غیرعادی از زن
-
kick boxer
پامشتزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشکاری که به پامشتزنی میپردازد
-
widow
بیوهزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] زنی که پس از درگذشت همسرش یا طلاق از او ازدواج نکرده باشد
-
clicker
تقهزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] افزارهای که بر روی کمان دوخم نصب میشود تا کمانگیر متوجه شود که کمان را به اندازۀ کافی کشیده است
-
tackler
تکزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که تک میکند
-
شلاقزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← درخت شلاقزن
-
طبلزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← طبلنواز
-
jacuzzi
آبزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نام تجارتی حوضچهای که از اطراف آن آب با فشار به داخل پاشیده میشود
-
cyberbunny
لافزن رایانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فردی که بدون اطلاع از رایانه به راهنمایی دیگران در این زمینه میپردازد
-
tunnel boring machine, TBM, tunnel borer, tunneller, digger, excavator
ماشین تونلزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی که برای حفر مقطع کامل تونل در انواع زمینها مورد استفاده قرار میگیرد و تونلی با نیمرخ دایرهای حفر میکند
-
fluidized bed freezer
یخزن بسترسیال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن شناور شدن مواد غذایی بر روی بستری از هوای سرد باعث انجماد آنها میشود
-
nofrost freezer
یخزن بیبرفک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که بر روی قسمت سردکنندۀ آن برفک تشکیل نمیشود