کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنگزدایی برقکافتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
rust converter
مبدل زنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مادۀ شیمیایی شامل مواد معدنی و آلی که برای تبدیل زنگارهای سطح فلز به لایهای محافظ به کار میرود و مانع نفوذ رطوبت و زنگزدگی بازگشتی میشود
-
bell 1
زنگ 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از خانوادۀ زنگها
-
ringing tone, ringing signal
زنگ 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] صدایی در گوشی مخاطب که بر تماس ورودی دلالت دارد
-
rust
زنگ 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] محصول خوردگی که در نتیجۀ فرایند برقشیمیایی در مجاورت آب و اکسیژن پدید میآید
-
handbells/ handbell
زنگ دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی زنگ با دستهای میلهای یا حلقوی که با تکان دادن با دست به صدا درمیآید
-
rust removal, derusting
زنگزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زدودن زنگ و پوسته از سطح فلز با روشهای فیزیکی و شیمیایی
-
rusting
زنگزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی آهن یا آلیاژهای آن که محصول قهوهای مایل به قرمز دارد
-
green rust
زنگ سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی محصول خوردگی سبزرنگ در سطح فلزات آهنپایه که کاتیونهای آهن فرِّو و فرِّیک و آنیون هیدروکسید و دیگر آنیونها مانند کربنات یا سولفات یا کلرید با هم در آن وجود دارند
-
white rust
زنگ سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← لکۀ انبارش مرطوب
-
cowbell
زنگِ گاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی زنگ برای ارکستر، مشابه زنگی که به گردن گاو یا دیگر چارپایان میبندند و معمولاً بدون آونگ است و از بیرون به آن ضربه میزنند
-
anchor bell
زنگ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] زنگی در قسمت جلوی شناور که در هنگامی به صدا درمیآید که برحسب قوانین راهبردی "پرهیز از تصادم" بخواهند مِهگرفتگی یا تعداد بخوی به آب دادهشده را به پُل فرماندهی اعلام کنند
-
rust-resistant
زنگمقاوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ویژگی مادهای که در برابر زنگزدگی مقاوم شده است
-
bells
زنگها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از خودصداهای بَرکوبشی یا تکانهای فلزی که بدنهای جامی یا کروی دارند و عامل مرتعشکنندۀ آنها بهصورت کوبه یا آونگ یا ساچمه است
-
rust bloom
شروع زنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] بیرنگ شدن فلز که نشاندهندۀ آغاز زنگزدگی است
-
stainless steel
فولاد زنگنزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] آلیاژهای فولادیای که حداقل 11 تا 12 درصد کروم و مقدار کمی کربن و مقدار بیشتری از عناصری مانند نیکل و مولیبدن دارند