کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زنند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
lipophobicity, lipophobia
چربیگریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی آن دسته از ترکیبات شیمیایی که چربیها را پس میزنند
-
persecutory delusion, delusion of persecution
هذیان گزند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] باور راسخ و کاذب به اینکه دیگران علیه فرد دست به توطئه و تهدید میزنند
-
racket games
ورزشهای دستاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشهایی که در آن توپ را با دستاک از روی تور رد میکنند یا به دیوار میزنند متـ . ورزشهای راکتی
-
black fallow, naked fallow, bare fallow, bare summer fallow
آیش پاییزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی آیشگذاری که در آن در طول یک فصل زمین زراعی را شخم میزنند و بدون کشت رها میکنند
-
click 1
تلیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ضربهای که با انگشت بر روی دکمۀ اصلی موشی یا بر افزارۀ اشارهای دیگری مانند لَت لمسی میزنند
-
squash tennis, tennis squash
تنیس کوبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی مانند کوبان که در آن دو بازیکن با دستاکهای بزرگتر از دستاک کوبان به توپ ضربه میزنند
-
critical pitting potential
پتانسیل بحرانی حفرهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] کمترین مقدار پتانسیل یا ولتاژ اکسیدکننده که در آن حفرهها جوانه میزنند و رشد میکنند
-
autodermic graft, autoepidermic graft
پیوندینۀ خودپوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی پیوندینۀ پوستی که از بخشی از پوست بدن فرد به بخشی دیگر پیوند میزنند
-
whipped cream
خامۀ زده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خامهای که آن را میزنند تا حجم آن به میزان 90 تا 100 درصد افزایش یابد
-
knotted sheepshank
خفت کوتاهکن گرهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی خفت کوتاهکن که برای جلوگیری از باز شدن آن در دو سر طناب گره میزنند
-
sheepshank with reef
خفت کوتاهکن گرهکور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی خفت کوتاهکن که برای جلوگیری از باز شدن آن در دو سر طناب گره کور میزنند
-
experimental tourism
گردشگری تجربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رویکردی نو در گردشگری که در آن گردشگران از جاذبههای متعارف استقبال نمیکنند، بلکه به میل خود دست به تجربههای جدید میزنند
-
tubular bells, chimes 2
ناقوس لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعهای از لولههای فلزی به اندازههای مختلف که در یک قاب بهصورت عمودی و شبیه صفحهکلید پیانو قرار گرفتهاند و برای نواختن آنها با یک کوبه به بالای آنها ضربه میزنند
-
round seizing
همبندی تابیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی همبندی که محکمتر از همبندی تخت است و شروع آن مانند دیگر انواع همبندی است، اما در انتها قبل از گره زدن دو سر رشته، آنها را چند بار در امتداد دو طناب اصلی میتابانند و سپس گره میزنند
-
dusting agent
گَرد 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار-لاستیک] 1. پودری که بر سطح مادۀ چسبناک میزنند تا چسبندگی آن را از بین ببرند 2. مادهای که از چسبناکی سطحی لاستیک پختنشده میکاهد