کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زندهگور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
vivisepulture
زندهگور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] محل زندهبهگور کردن یک یا چند نفر
-
واژههای مشابه
-
grave, burial 2
گور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مکانی برای تدفین انسان و گاهی حیوان
-
living array
آرایۀ زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] غشایی که یاختههای زنده بر روی آن آرایش خاصی یافتهاند متـ . آرایۀ زیستی biological array
-
tableau vivant (fr.), tableau 1
تابلوِ زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] موقعیت یا وضعیتی تصویرگونه و ایستا در نمایش که در آن بازیگران برای تأکید بر برخی لحظات کاملاً ساکن در برابر تماشاگران ظاهر میشوند
-
liveware, wetware, meatware, jellyware
زندهافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کاربر حقیقی رایانه یا زیستتراشه
-
vividness
زندهبودن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] بسیار درخشان و شاد و مشعشع بودن رنگ متـ . رنگزندگی
-
live born
زندهزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] جنینی که با نشانههای حیاتی به دنیا آمده باشد
-
live birth/ livebirth
زندهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] به دنیا آوردن نوزاد همراه با نشانههای حیاتی مثل تنفس یا ضربان قلب یا حرکت ارادی عضلات بدون در نظر گرفتن مدت بارداری
-
green tree
درخت زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درخت سبز و درحالرشد
-
living newspaper
روزنامۀ زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شکلی از نمایش مستند که در اوایل قرن بیستم پدید آمد و با مسائل روز جامعه سروکار دارد و براساس حقایق تاریخی مستند و طنز سیاسی پایهریزی میشود؛ این نوع نمایش، مانند روزنامه که ستونهای متفاوت دارد، از بخشهای مجزا در کنار هم تشکیل شده ...
-
live cave
غار زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غاری که در آن رطوبت وجود دارد و غارنهشتهها (speleothems) در آن رشد میکنند متـ . غار فعال active cave
-
flat grave
لتهگور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] چالۀ سادۀ بیضیشکل یا چهارگوشی که جسدی در آن دفن شده باشد
-
disturbed burial
گور آشفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گور دستخوردهای که کل یا بخشی از محتویات آن از وضعیت نخستین خارج شده باشد
-
rearticulated burial, false extended burial, placed bone burial
گور بازبسامان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گوری که در آن بقایای استخوانی یک جسد برخلاف حالت طبیعی آن دوباره ساماندهی شده است