کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زممغناطیسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cryomagnetic
زممغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مربوط به تولید دماهای بسیار کم ازطریق وامغناطش بیدررو در نمک پارامغناطیس
-
واژههای مشابه
-
cryogenic device
زمافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر وسیلهای که در دماهای بسیار پایین کار کند
-
cryostat
زمپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ابزاری برای فراهم کردن محیط کمدما برای انجام آزمایش تحت شرایط مورد نظر
-
cryogenic coil
زمپیچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پیچهای که برای کاهش مقاومت الکتریکیاش آن را تا دماهای بسیار پایین سرد میکنند
-
cryogenic temperature
زمدما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دمایی که در حدود دمای شارههای زمزاشناختی 77 درجۀ کلوین یا کمتر است
-
زمزاشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← زمزایی
-
cryogenics
زمزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از فیزیک که در آن فرایندهایی بررسی میشود که در دماهای بسیار پایین رخ میدهند متـ . زمزاشناسی
-
cryoscopy
زمسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تعیین وزن مولکولی جسم حلشدنی غیرفرّار با حل کردن مقدار معینی از آن در حلاّل و ثبت نزول نقطۀ انجماد
-
cryochemistry
زمشیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مطالعۀ واکنشهای شیمیایی در دمای خیلیکم
-
cryophysics
زمفیزیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از فیزیک که به بررسی پدیدهها و فرایندهایی میپردازد که در زمدما رخ میدهند
-
magnetic confinement
محصورسازی مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نگهداری پلاسما در ناحیهای از فضا با استفاده از میدان مغناطیسی
-
magnetic map, magnetic chart
نقشۀ مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نوعی نقشۀ خاصمنظوره که پراکندگی یکی از عناصر مغناطیسی را سدهبهسده نشان میدهد
-
magnetic inclination
مـِیل مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زاویۀ میان مؤلفۀ افقی و راستای میدان مغناطیسی کل
-
magnetic mine
مین مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مینی که در میدان مغناطیسی هدف عمل میکند