کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمان ماند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stay
ماند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اصطلاحی برای مشخص کردن وضعیت لنگر و زنجیر و شناور نسبت به یکدیگر در هنگامی که شناور در لنگر است
-
sustain
ماند 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخش سوم منحنی تغییرات زمانی صدا که نشاندهندۀ ثبات موقت شدت صوت است
-
long stay
ماند بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از زنجیر در هنگام لنگراندازی که در آن زنجیر به حالت تقریباً خوابیده قرار دارد و طول آن زیاد است و مقداری از آن موازی و بر روی بستر دریا قرار میگیرد
-
short stay
ماند کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از زنجیر در هنگام لنگراندازی که در آن طول زنجیر به حداقل میرسد و زنجیر به حالت کشیده و تقریباً عمودی قرار میگیرد
-
trash
هَرَسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] موادی زائد، معمولاً مواد آلی، از قبیل پسماندهای باغبانی و کشاورزی، که مواد غذایی را شامل نمیشود
-
rainfall loss, rainfall abstraction
آبماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بخشی از بارندگی حاصل از توفان که در حوضۀ آبریز میماند و در رَواناب مستقیم سهم ندارد متـ . توفماند storm loss
-
storm loss
توفماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← آبماند
-
bark residue
پوستماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوستی که از گِردهبینه جدا شده و معمولاً موادی مانند شن و سنگریزه در داخل آن فرورفته است
-
detention time 1, retention time
زمان ماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مدتزمان لازم برای آنکه جریان معینی از سیال مخزنی را پر کند، یا مدتزمان نظری لازم برای گذر جریان معین سیال از مخزن
-
artifact 2, footprint 1
پردازشماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اثر اتفاقی و ناخواستۀ ناشی از دادهبرداری یا دادهپردازی
-
sloven, beard 2
رشتهماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زوائد بخش قطعشدۀ تنۀ درخت که بهصورت رشتههایی بر روی کُنده یا در انتهای گِردهبینه به چشم میخورد
-
house aircraft
هواگَرد خانهماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که در تملک کاربری که معمولاً همان شرکت سازنده است باقی میماند و منحصراً برای پژوهش یا توسعه از آن استفاده میشود
-
mean cell residence time, MCRT
میانگین زمان ماند یاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] زمان متوسط توقف یاختهها در سامانۀ لجن فعال متـ . عمر لجن sludge age زمان ماند مواد جامد solids retention time
-
solids retention time
زمان ماند مواد جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← میانگین زمان ماند یاخته
-
berth clearance time
خالیماند ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کمترین فاصلۀ زمانی ممکن بین خروج یک اتوبوس از ایستگاه و ورود اتوبوس دیگر به آن