کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمانتقسیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
TDMA
زمانتقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← دسترسی چندگانۀ زمانتقسیم
-
واژههای مشابه
-
time division multiple access
دسترسی چندگانۀ زمانتقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی روش دسترسی در فنّاوری همتافگر که در سامانههای رقمی بیسیم به کار میرود و در آن هریک از مسیرهای بسامد به چند شیار زمانی (time slot) تقسیم میشود که هرکدام یک مکالمه را پشتیبانی میکند اختـ . زمانتقسیم TDMA
-
زمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← وقت
-
hump
تپۀ تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تپۀ کوچکی که از شیب آن برای آرایش قطارها و اعزام آنها به مسیرهای مختلف استفاده شود
-
borrowed division
تقسیم عاریتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] استفاده از تقسیمات سادۀ ضرب در میزانهای ترکیبی یا استفاده از تقسیمات ترکیبی ضرب در میزانهای ساده یا استفاده از تقسیماتِ غیرمتعارف در هرنوع میزان
-
division of labour
تقسیم کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] نظامی برای سازماندهی تولید ازطریق تقسیم وظایف متمایز میان گروههای کاری و کارکنان
-
karyokinesis
تقسیم هسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] پدیدۀ دو تا شدن هسته در ابتدای تقسیم یاختهای
-
screen line
خط تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی فرضی در میان حوزههای شدآمد
-
junction station
ایستگاه تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ایستگاهی که بیش از دو مسیر را به هم پیوند دهد
-
asynchronous
ناهمزمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] ویژگی پدیدههایی که در یک زمان رخ نمیدهند یا دورۀ زمانی یا فاز یکسان ندارند
-
time reversal
وارونی زمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عمل تبدیلی که اگر بر تابع موج سامانۀ فیزیکی اثر کند، متغیر زمان t را در آن به t - تبدیل میکند
-
proper time
ویژهزمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلۀ زمانی بین دو رویداد که در یک مکان رخ داده باشند
-
unity of time
وحدت زمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] یکی از وحدتهای سهگانۀ نظام نمایش ارسطویی که براساس آن زمان اجرای نمایش به یک روز یا دو تا سه ساعت محدود میشود
-
synchronous
همزمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] ویژگی پدیدههایی که در یک زمان رخ میدهند یا دورۀ زمانی یا فاز یکسان دارند