کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زلالسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
clarification 2
زلالسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن ناخالصیها و رسوبات از مایع جدا و درنتیجه مایع زلالتر میشود
-
واژههای مشابه
-
juice clarification
زلالسازی آبمیوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند جداسازی ناخالصیها و رسوبات از آبمیوه
-
milk clarification
زلالسازی شیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند جداسازی ناخالصیها و رسوبات از شیر
-
زلالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← دستگاه زلالساز
-
clarified
زلالشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مایعی که براثر جدا شدن ناخالصیها و رسوبات زلالتر شده است
-
clarify
زلالکردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جداسازی ناخالصیها و رسوبات از مایعات
-
زلالکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← مادۀ زلالکننده
-
clarifying agent
مادۀ زلالکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادهای که از آن در فرایند زلالسازی مواد استفاده میکنند متـ . زلالکننده clarificant
-
clarifier
دستگاه زلالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که ناخالصیها و رسوبات را از مواد مایع جدا میکند متـ . زلالساز
-
گیاخاکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← گیاخاکشدگی
-
flocculation
لختهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایندی که در آن ذرات کلوئیدی پس از انعقاد و ناپایدارشدن ازطریق همزدن آرام به هم میپیوندند
-
seismic shooting 2, shoot 6
لرزهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تولید امواج لرزهای در زمین با مادۀ منفجره یا به هر وسیلهای
-
virtualization
مجازیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ایجاد نمونۀ مجازی چیزی مانند سامانۀ عامل یا افزارۀ رایانش یا افزارۀ ذخیرهسازی یا افزارههای شبکه
-
passivization
مجهولسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند تبدیل جملۀ معلوم به مجهول