کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زخمهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← اجرای زخمهای
-
واژههای مشابه
-
scab
زخمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای نامنظم فلزی با لبههای تند و سطح تقریباً موازی با سطح قطعه که معمولاً فقط در چند نقطه به قطعۀ ریختگی متصل است
-
pizzicato (it.), pizz., plucked
اجرای زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستور یا شیوۀ خاصی از نوازندگی در سازهای کمانهای که در آن به جای کمانه کشیدن سیمها با انگشت سبابه کشیده میشوند متـ . زخمهای
-
left-hand pizzicato
زخمهای دست چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای زخمهای که با یکی از انگشتان دست چپ نواخته میشود
-
snap pizzicato, Bartók pizzicato
زخمهای شلاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای زخمهای که در آن زه با شدت به طرف بالا کشیده میشود و در بازگشت به دستۀ ساز برخورد میکند
-
finger nail pizzicato
زخمهای ناخنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای زخمهای که در آن از ناخن استفاده میشود
-
plucked chordophones
زهصداهای زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از زهصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا تولید میشود
-
pizzicato slide
سُرِشی زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای زخمهای که در آن همزمان با زخمۀ دست راست، دست چپ با حرکت بر دستۀ ساز به بالا و پایین سرانیده میشود
-
plucked idiophones
خودصداهای زخمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از خودصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا ایجاد میشود
-
corner scab
زخمهگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهایی فشرده و نامنظم در بخشهای وسیعی از قطعۀ ریختگی در مجاورت گوشههایی با زاویۀ تند که ظاهری شکسته دارند
-
cluster point process
فرایند نقطهای خوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] فرایندی نقطهای که براثر ناهمگنی یا عوامل دیگر، به بروز خوشهبندی، نامرتبط با محیط منجر شود
-
drip gavage
تغذیۀ لولهای قطرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روش تغذیه با فرمول رژیمی مایع ازطریق لولۀ منتهی به معده
-
mercury-in-glass thermometer
دماسنج جیوهای شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوع متداولی از دماسنجهای مایعی شیشهای که جیوۀ آن در محفظهای شیشهای جای دارد
-
enteral tube feeding
غذادهی لولهای رودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی غذادهی لولهای که در آن لولۀ رسانندۀ مواد غذایی مستقیماً وارد روده میشود