کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبْر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
scabrous
زبْر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطح یا کرکپوشی با زوائد یا کرکهایی خشن شبیه به کاغذ سنباده
-
واژههای مشابه
-
aeronomy
زبرجوّشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] علم مطالعۀ فیزیک و شیمی جوِّ بالا
-
جستوجو در متن
-
muricate
سنگِپایی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی زبر با برآمدگیهای گرد و کشیدۀ شعاعی
-
root planing
ریشهساوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] صاف و هموار کردن سطوح زبر و ناهموار ریشه پس از جِرمگیری زیرلثهای
-
sieving
غربال کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] 1. جدا کردن ذرات زبر یا درشت از نرمه 2. جدا کردن ذرات جامد از مایع
-
spike puller, preacher, roadmaster
میخکش چنگکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری شبیه به آچار با سر قلابمانند و دستۀ زبر برای گرفتن و بیرون کشیدن میخ پابند از مکانهایی با دسترسی محدود
-
cylinder deglazing
زبرسازی سیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فرایندی که در آن سطح دیوارۀ درونی سیلندر را با روش هونینگ (honing) زبر میکنند تا چسبندگی لایۀ روغن به دیوارۀ آن افزایش یابد
-
strigose
زبْرمو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرکپوش پوشیده از کرکهای متراکم و زبر و خمیده و غالباً تخت با قاعدهای غدهمانند
-
pasta
خمیراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انواع محصولات خمیری که از آرد زبر گندم سخت و در طی مراحل مختلف خمیر کردن و رشتهای کردن و خشک کردن حاصل شود
-
swell
بادکردگی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای حجیم و نامنظم معمولاً زبر و کشیده بر روی سطوح داخلی و خارجی و گوشههای قطعۀ ریختگی
-
cold turkey
تُندتَرکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] قطع ناگهانی مصرف مواد که از علائم آن زبر و دانهدانه شدن پوست یا سیخ شدن موی بدن است که حالتی شبیه به پوست بوقلمون پیدا میکند
-
Phalacrocorax pygmeus
باکلان کوتوله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای آبی از تیرۀ باکلانیان و راستۀ مرغسقاییان با جثۀ کوچک و گردن کوتاه و سر کروی و منقار زبر و دم بلند
-
cervical caries
پوسیدگی طوق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] پوسیدگی هلالیشکل در ناحیۀ طوق دندان که در آغاز سطحی زبر و گچی دارد و معمولاً به علت کمتوجهی به بهداشت دهان و دندان به وجود میآید