کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبانه کفش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
monolingual dictionary
فرهنگ یکزبانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] فرهنگ یا واژهنامهای که به یک زبان نوشته شده باشد متـ . واژهنامۀ یکزبانه
-
واژهنامۀ یکزبانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← فرهنگ یکزبانه
-
reed instruments
سازهای زبانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای بادی که در آنها با ارتعاش زبانه صدا تولید میشود
-
fouling bar
زبانۀ ایمنگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای که بهصورت مکانیکی و در نتیجۀ برخورد با بال چرخ قطار عمل میکند
-
door latch
زبانۀ قفل در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعۀ متحرکی در قفل در که در هنگام بسته شدن با فشردن فنر به داخل میرود و در بازگشت در را در حالت کاملاً بسته نگه میدارد
-
cotter key, cotter, cotter pin
خار زبانهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی خار که در انتهای سوراخی که رزوۀ پیچ در آن وارد شده قرار میگیرد تا از شل شدن مهره در نتیجۀ ارتعاش جلوگیری کند