کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریش کندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
hirtellous
کوتهریش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی کرکپوشی با کرکهای ریز و تاحدودی محکم
-
bearded, barbate
ریشدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] دارای کرکهای بلند معمولاً دستهای یا خطی یا ناحیهای
-
hirsute
ریشسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرکپوش با کرکهایی بلند و سفت
-
pre-state political system
نظام ریشسفیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] سازمان سیاسی بسیار ابتدایی که در رأس آن رئیس یا شورای ریشسفیدان قرار دارد
-
Otis tarda
میشمرغ ریشدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ هوبرهایان و راستۀ درناسانان که پشت و دم سیاه و طلایی دارد و زیر بدن آن سفید است و موهای چانهاش مایل به سفید است؛ نابالغ آن سر و گردن خاکستری مایل به آبی روشن دارد