کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریشهسطحی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
shallow-rooted
ریشهسطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی گیاهی که همه یا بخش عمدۀ ریشههای آن نزدیک به سطح خاک رشد کند
-
واژههای مشابه
-
surface site
محوطۀ سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] جایی که بقایای باستانشناختی در سطح آن به دست میآید
-
terrestrial navigation
ناوبری سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری که در آن از نشانهها و عوارضی که بر سطح زمین قرار دارد برای تعیین موقعیت شناور استفاده میکنند
-
surface find
یافتۀ سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] یافتهای که از سطح زمین به دست میآید
-
plate culture
کشت سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ← کشت پِتری
-
surface anatomy, superficial anatomy
کالبدشناسی سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شاخهای از کالبدشناسی که به بررسی شکل و نشانههای سطح بدن و ارتباط آنها با ساختارهای عمقی میپردازد
-
surface collection
گردآوری سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گردآوری روشمند دستساختهها یا بومساختههای نمایان در سطح یک محوطۀ باستانشناختی
-
مُک سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] ← سوسه
-
surface wave
موج سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای که در سطح زمین منتشر میشود
-
جذب سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] ← برجذبش
-
evaporation
تبخیر سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تبدیل شدن مایع به بخار، قبل از رسیدن به دمای جوش
-
surface fermentation
تخمیر سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فرایند تخمیر با استفاده از مخمرهای فعال در سطح که در دمای 13 تا 18 درجۀ سلسیوس صورت میگیرد
-
areal geometry
چیدمان سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی هندسۀ برداشت شامل شبکههای سطحی فشرده یا تُنکی از گیرندهها و چشمهها
-
areal velocity
سرعت سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مساحتی که بُردار شعاعی در واحد زمان جاروب میکند