کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریزش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
flower abscission
گلریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش گل براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
hailstorm
توفان تگرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر توفان تولیدکنندۀ دانههای تگرگی که به زمین ریزش میکند
-
leaf abscission
برگریزی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش برگ براثر تشکیل لایۀ ریزشی
-
defoliating agent
عامل برگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مادهای شیمیایی که باعث ریزش زودرس برگ گیاهان میشود
-
volunteer plant, volunteer
گیاه ناخواسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاه یا محصولی که براثر ریزش بذر یا وجود بقایای گیاهان روییده باشد
-
abscission layer
لایۀ ریزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] لایهای که براثر عوامل داخلی یا خارجی تشکیل و موجب ریزش اندامهای گیاه میشود
-
tear gas, lacrimator
گاز اشکآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم نظامی] مادهای که بهطور موقت چشمها را بهشدت ملتهب میکند و باعث ریزش اشک میشود
-
downwash 1
فروشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ریزش زاویهدار هوا متناسب با جهت حرکت ماهیوار
-
gallery
پناهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دالان یا فضای سرپوشیده در مجاورت کوه برای جلوگیری از ریزش بهمن در بستر راهآهن
-
simple binary form
شکل دوبخشی ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی شکل یا ساختار موسیقایی متشکل از دو بخش مرتبط که ریزش تقریباً یکسان دارند
-
laminated windshield, laminated windshield glass, laminated windscreen
شیشۀ جلوی چندلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] شیشۀ جلویی که از دو لایه شیشه و یک لایه بسپار میانی تشکیل شده است و در هنگام شکستن ریزش نمیکند
-
mucus
لیزابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ترشح لعابدار و روان غدهها که از نمکهای غیرآلی مختلف و یاختههای سنگفرشی ریزشیافته و یاختههای سفید تشکیل شده است
-
migrainous neuralgia, cluster headache, Horton disease, vasomotor headache
میگرن عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] سردرد یکطرفهای در پیشانی و بالای چشم که با افزایش دمای ناحیۀ دردناک و ریزش اشک و آببینی همراه است متـ . پیمیگرن
-
gabion
تورسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قفسی توری پر از قلوهسنگ و قطعات مختلف که با قرار دادن تعدادی از آنها بر روی هم، بهصورت خشکهچینی، از ریزش دیوارۀ خاکی جلوگیری میکنند
-
bud abscission
جوانریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش جوانههای گل براثر عوامل نامساعد محیطی و کاراندامشناختی و آفات و بیماریها