کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریخته گری ریژه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fettling
ریختهپیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] بریدن و جدا کردن راهگاه و زواید فلزی و پلیسهها از قطعات ریختگی
-
casting 3
ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای شکل دادن فلزات که شامل ذوب فلز و ریختن آن در محفظهای به نام قالب است تا پس از انجماد، شکل و اندازه و خواص مورد نظر را پیدا کند
-
casting bay, foundry shop
کارگاه ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] محلی که در آن قطعات ریختگی، فلزی یا شیشهای ساخته یا تولید میشود
-
founder's hoard
دفینۀ ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دفینهای شامل اشیای فلزی شکسته و ناهمگن و شمش و ضایعات ریختهگری و گاه اشیای کامل، همراه با ابزار ریختهگری مانند قالب و پتک و انبر و سندان
-
high pressure die casting
ریختهگری پُرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری تحت فشار که مذاب با فشار زیاد و سرعت بسیار زیاد به درون قالب رانده میشود
-
pressure die casting
ریختهگری تحت فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری در قالبهای دائمی که در آن مذاب با فشاری بیشتر از فشار وزنی و معادل 0/2 تا 20 اتمسفر وارد قالب میشود؛ این روش برای ریختن قطعات تزیینی و نازک از کارایی مطلوب برخوردار است
-
monomer casting
ریختهگری تکپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] نوعی بسپارش تودهای که در قالب انجام میشود و در آن محصولات بسپاری نهایی مستقیماً از تکپار حاصل میشوند
-
full mould casting
ریختهگری توپُر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن از مدلهای اسفنجی یا پلیاستیرن استفاده میشود و قبل از بارریزی یا همراه با بارریزی، مدل تبخیر و از قالب خارج میشود
-
solid casting
ریختهگری توپُر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری دوغابی که در آن دوغاب تخلیه نمیشود و قالب متخلخل متشکل از دو بخش اصلی است
-
drain casting, hollow casting
ریختهگری توخالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری دوغابی برای ساخت قطعههای توخالی، مانند قوری، که در آن دوغاب اضافی از قالب تخلیه میشود
-
investment casting
ریختهگری دقیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن معمولاً از یک مدل ذوبشونده یا تبخیرشونده استفاده میشود؛ مدل مومی با سرامیک پوشش داده میشود و قطعات تولیدی ابعاد و سطوح مطلوبی دارند
-
slip casting
ریختهگری دوغابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری که در آن دوغابِ بدنه به درون قالب متخلخل، عموماً گچی، با هر شکلی ریخته میشود تا بهتدریج با از دست دادن آب جسمی سخت بر جای بماند
-
gravity die casting
ریختهگری ریژهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن محفظۀ قالب، درون یک قالب فلزی یا قالب دائمی ایجاد میشود و بهدفعات مورد استفاده قرار میگیرد
-
rheocasting
ریختهگری سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن فلز یا آلیاژی در حالت مایع به زیر نقطۀ انجماد میرسد، ولی امکان رشد هستهها تا چندین درجه زیر نقطۀ انجماد داده نمیشود
-
pressure casting
ریختهگری فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری دوغابی که در آن سرعت ریختهگری و درنتیجه بازده با تحت فشار قرار دادن دوغاب افزایش مییابد